کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابیات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ابیات
/'abyāt/
معنی
= بیت
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابیات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع بیت] (ادبی) 'abyāt = بیت
-
ابیات
فرهنگ فارسی معین
( اَ) [ ع . ] (اِ.) جِ بیت . 1 - خانه ها. 2 - سخنان منظوم .
-
ابیات
لغتنامه دهخدا
ابیات . [ اَ بی یا ] (ع ص ، اِ) ج ِ ابیّه .
-
ابیات
لغتنامه دهخدا
ابیات . [ اَب ْ ] (ع اِ) ج ِ بیت . خانه ها. || فردها از شعر : نبیند کسی نامه ٔ پارسی دو بیور [ ظ: نوشته ] به ابیات صد بار سی . فردوسی .آن ابیات امیر را سخت خوش آمد و همگان بپسندیدند و نسخت کردند. (تاریخ بیهقی ). و آنرا به آیات و اخبار و ابیات و اشعار...
-
ابیات
لغتنامه دهخدا
ابیات . [ اُ ب َی ْ یا ] (ع اِ مصغر) مصغر ابیات ، ج ِ بیت .
-
جستوجو در متن
-
hebraization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابیات
-
کشف الابیات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] kašfol'abyāt فهرستی الفبایی از ابیات موجود در یک کتاب.
-
سیرافی
لغتنامه دهخدا
سیرافی . (اِخ ) یوسف بن حسن بن عبداﷲبن مرزبان (330 - 385 هَ . ق .). مردی ادیب بود و در بغداد شهرت فراوان داشت . اصل وی از سیراف فارس است . او راست : ابیات الاستشهادات . شرح ابیات سیبویه . شرح ابیات اصلاح منطق . شرح ابیات المجاز لابی عبداﷲ. (از اعلام ...
-
شاه بیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] šāhbeyt بیتی که از همۀ ابیات غزل یا قصیده بهتر و فصیحتر باشد.
-
هارون
لغتنامه دهخدا
هارون . (اِخ ) ابن موسی القرطبی . وی ابیات کتاب سیبویه را شرح کرده است .
-
ابیاوات
لغتنامه دهخدا
ابیاوات . [ اَب ْ ] (ع اِ) ج ِ ابیات . جج ِ بیت .
-
abbeys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابیات، صومعه، کلیسا، خانقاه، دیر، نامکلیسای وست مینستر
-
یوسف
لغتنامه دهخدا
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) (330-385 هَ . ق .) ابن حسن بن عبداﷲبن مرزبان ، مکنی به ابومحمد و معروف به سیرافی ادیب . اصل پدر اواز سیراف فارس است ولی در بغداد شهرت یافت . وی چندین تألیف در شرح ابیات شواهد دارد که از آن جمله است : 1 - شرح ابیات سیبویه . 2 - ...
-
بیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] beyt ۱. [جمع: ابیات] (ادبی) دو مصراع از شعر.۲. [جمع: بُیُوت، جمعالجمع: بُیُوتات] [قدیمی] خانه.