کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابگون کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابگون کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ذوب
-
واژههای مشابه
-
آبگون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹آبگونه› [قدیمی] 'ābgun ۱. به رنگ آب؛ آبی.۲. صاف و روشن مانند آب.۳. آبدار؛ جوهردار.۴. روشن؛ درخشان: سپهر آبگون.۴. [مجاز] تیز: خنجر آبگون.۵. (اسم) قسمتی از کاریز که آب از آن میتراود.۶. حوض؛ آبگیر.۷. (اسم) نشاسته.
-
آبگون
فرهنگ فارسی معین
1 - (ص مر.) آبی ، کبود. 2 - سبز. 3 - آبدار، گوهردار. 4 - (اِمر.) گل آبگون ، نیلوفر. 5 - نشاسته .
-
آبگون
لغتنامه دهخدا
آبگون . (ص مرکب ) برنگ آب . آبی . کبود. ازرق : ببارید و زهم بگسست و گردان گشت بر گردون [ ابر ]چو پیلان پراکنده میان آبگون صحرا. فرخی .الا تا که روشن ستاره ست هر شب بر این آبگون روی چرخ کیانی . فرخی .زآن می عناب گون در قدح آبگون ساقی مهتاب گون ترکی حو...
-
غربال آبگون
لغتنامه دهخدا
غربال آبگون . [ غ ِ / غ َ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از فلک است . (ناظم الاطباء).
-
hydropericardium
آبگونپیراشامگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تجمع مایع آبگون (serous fluid) زلال در کیسۀ غشایی احاطهکنندۀ برونشامه قلب
-
جهان آبگون
لغتنامه دهخدا
جهان آبگون . [ ج َ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دنیای روشن . عالم درخشان . (فرهنگ فارسی معین ) : میزند جان در جهان آبگون نعره ٔ یالیت قومی یعلمون .مولوی .
-
طاس آبگون
لغتنامه دهخدا
طاس آبگون . [ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) به معنی طارم نیلگون است که کنایه از آسمان باشد. (برهان ).
-
چرخ آبگون
لغتنامه دهخدا
چرخ آبگون . [ چ َ خ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چرخ . فلک . کنایه از آسمان و سپهر : راصد چرخ آبگون بوده قطره تا قطره قطر پیموده . نظامی .رجوع به چرخ و چرخ آبنوس شود.
-
چتر آبگون
لغتنامه دهخدا
چتر آبگون . [ چ َ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). آسمان . (ناظم الاطباء). برای آسمان استعمال کنند. (از فرهنگ نظام ).
-
حلقه ٔ آبگون
لغتنامه دهخدا
حلقه ٔ آبگون . [ ح َ ق َ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ).
-
ابگون پذیری
دیکشنری فارسی به عربی
سيولة
-
گژدم طاس آبگون
لغتنامه دهخدا
گژدم طاس آبگون . [ گ َ دُ م ِ س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از برج عقرب است . (آنندراج ) (انجمن آرا).
-
هفت چتر آبگون
لغتنامه دهخدا
هفت چتر آبگون . [ هََ چ َ رِ ] (اِ مرکب ) کنایت از سماوات سبع باشد که هفت آسمان است . (برهان ).