کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابگونه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابگونه
دیکشنری فارسی به عربی
سائل , ماء
-
واژههای مشابه
-
آبگونه
واژگان مترادف و متضاد
آبکی، آبگون، آبگین، مایع
-
واژههای همآوا
-
آبگونه
واژگان مترادف و متضاد
آبکی، آبگون، آبگین، مایع
-
جستوجو در متن
-
محلول
فرهنگ واژههای سره
گمیزه، آبگونه
-
liquids
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مایعات، مایع، ابگونه
-
fluids
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مایعات، مایع، ابگونه
-
ماء
دیکشنری عربی به فارسی
اب , ابگونه , پيشاب , مايع , اب دادن
-
liquefaction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبدیل به مایع، گدازش، عامل موجب ترشح، ابگونه سازی
-
pressure gauge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشار سنج، فشار سنج ابگونه ومواد منفجره
-
مایع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: مائع، مقابلِ جامد] (فیزیک) māye' از حالتهای سهگانۀ ماده که در آن شکل ماده از شکل ظرف خود تبعیت میکند؛ آبگونه.
-
Waters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واترز، اب، مایع، ابگونه، پیشاب، خیساندن، خیس عرق شدن، اب دادن، خیس کردن
-
hydrostatics
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیدروستاتیک، علم تعادل ابگونه ها، علم شار وموازنه ابهای ساکن