کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابژکتیو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ابژکتیو
/'obžektiv/
معنی
۱. (فیزیک) عدسی دوربین.
۲. (صفت) حقیقی؛ واقعی.
۳. (صفت) محسوس.
۴. (صفت) دارای وجود خارجی؛ قابل مشاهده و اثبات.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
آماج، درافکند، سردوربین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابژکتیو
فرهنگ واژههای سره
آماج، درافکند، سردوربین
-
ابژکتیو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: objectiv] 'obžektiv ۱. (فیزیک) عدسی دوربین.۲. (صفت) حقیقی؛ واقعی.۳. (صفت) محسوس.۴. (صفت) دارای وجود خارجی؛ قابل مشاهده و اثبات.
-
ابژکتیو
فرهنگ فارسی معین
(اُ ژِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - عدسی دوربین که تصویر شی ء را گرفته ، کوچک و بزرگ نماید و به داخل اتاق دوربین ،روی صف ح ة حساس منعکس کند. 2 - واقعی ، ملموس ، قابل مشاهده .