کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوهمام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خارکی
لغتنامه دهخدا
خارکی . [ رَ ] (اِخ ) ابوهمام الصلت بن محمدبن عبدالرحمن بن ابی المغیرةالبصری ثم الخارکی . وی حدیث از سفیان بن عیینه و حماد روایت کرده است و ابواسحاق یعقوب بن اسحاق القلوسی و محمدبن اسماعیل البخاری از او روایت دارند. (از معجم البلدان ج 3 ص 387) (الانس...
-
شمیطة
لغتنامه دهخدا
شمیطة. [ ش ُ م َ طَ ] (اِخ ) ابن عجلان ، مکنی به ابوعبداﷲ و گفته اند ابوهمام . از محدثان است . (از منتهی الارب ) (از صفةالصفوة ج 3 ص 258). صاحب صفةالصفوة سخنانی پندآمیز از وی نقل کرده ،از آن جمله است : هر کس مرگ را نصب عین قرار دهد نه به تنگی دنیا اه...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن هَمّام بن عبدالرحمن بن ابی عبداﷲ میمون بصری . نجاشی در رجال خود گوید: مولای بنی کنده و مکنی به ابوهمام بود و از امام رضا (ع ) روایت کند. خود و پدر و جد اوثقة باشند. شیخ طوسی نیز در رجال او را در عداد اصحاب رضا (ع ) برشمرده...