کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابونضرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابونضرة
لغتنامه دهخدا
ابونضرة. [ اَ ن َ رَ ] (اِخ ) الغفاری . جمیل بن ابی نضره . رجوع به ابونصر حمیل (با صاد و حاء مهمله ) شود.
-
ابونضرة
لغتنامه دهخدا
ابونضرة. [ اَ ن َ رَ ] (اِخ ) زیدبن یحیی البحتری . محدث است .
-
ابونضرة
لغتنامه دهخدا
ابونضرة. [ اَ ن َ رَ ] (اِخ ) منذربن مالک . محدث است .
-
ابونضرة
لغتنامه دهخدا
ابونضرة. [ اَ ن َ رَ ] (اِخ ) منذربن مالک بن قطیعه یا قطعه . محدث است .
-
جستوجو در متن
-
زید
لغتنامه دهخدا
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن یحیی البحتری . رجوع به ابونضره شود.
-
عطاردی
لغتنامه دهخدا
عطاردی . [ ع ُ رِ ] (اِخ ) طریف بن سفیان سعدی عطاردی ، مکنی به ابوسفیان . محدث است و از ابونضره و حسن روایت دارد. (از اللباب فی تهذیب الانساب ).
-
عوقی
لغتنامه دهخدا
عوقی . [ ع َ ] (ص نسبی ) منسوب به عوقة، و آن بطنی است از عبدالقیس که در بصره ساکن بودند. و ابونضرة منذربن مالک بن قطعه ٔ عوقی بدان منسوب است . || منسوب به محله ای است در بصرة که «عوقة» در آنجا سکونت داشت ، لذا بدین نام شهرت یافته است . (از اللباب فی ...
-
جریری
لغتنامه دهخدا
جریری . [ ج ُ رَ ری ] (اِخ ) سعیدبن ایاس بصری مکنی به ابومسعود. راوی بود و از ابونضرة و یزیدبن شخیر روایت کرد و شعبه و ثوری از او روایت کردند و بسال 144 هَ . ق . درگذشت . (از لباب الانساب ). و رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 296 شود.
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن باب الربعی . وی از راویان است و از شهربن حوشب روایت دارد. ابوزرعة او را متروک الحدیث می داند و ابن ابوحاتم می گوید ابوزرعه حدیث خالدبن باب الربعی را ترک کرد وبر ما نخواند. از او ابوالاشهب و عوف و هشام بن حسان و ابونضرة و مسلم...
-
دیل
لغتنامه دهخدا
دیل . (اِخ ) حیی است از عبدالقیس (یا آنکه بنام دو- دیل است ) دیل بن شن بن اقصی بن عبدالقیس و دیل بن عمروبن ودیعةبن اقصی بن عبدالقیس که گروهی از ایشان از مردم یمن هستند و از بنی الدیل ابن شن عبدالرحمن بن اذینه قاضی بصره بوده و عمروبن الجعبد است که عبد...
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) غفاری . حُمیل . صحابی است . (قاموس ). و صاحب تاج العروس گوید: در بعض نسخ قاموس هست که حمیل لقب ابونضره (با ضاد معجمه ) است و در پاره ای نسخ دیگرقاموس آمده است که حمیل لقب ابی نصر است و هر دو صورت غلط است و صواب آن چنانکه حاف...