کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابونضر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابونضر
لغتنامه دهخدا
ابونضر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) مازنی . محدث است . او از شعبی و از او سلام بن مسکین روایت کند.
-
ابونضر
لغتنامه دهخدا
ابونضر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) محمدبن مسعود العیاشی السمرقندی فقیه شیعی از امامیّه او در غزارت علم یگانه ٔ روزگار خویش بود و کتب او را در نواحی خراسان منزلتی بزرگ است و در فقه و جز آن دویست وهشت کتاب کرده است و از جمله آنهاست : کتاب سیرت ابی بکر کتاب سیرت...
-
ابونضر
لغتنامه دهخدا
ابونضر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) منذربن مالک بن قطعه . محدث است .
-
واژههای همآوا
-
ابونظر
لغتنامه دهخدا
ابونظر. [ اَ ن َ ؟ ] (اِخ ) عبدالعزیزبن منصور مروزی متخلص به عسجدی . رجوع به عسجدی شود.
-
ابونظر
لغتنامه دهخدا
ابونظر. [ اَ ن َ ؟ ] (اِخ ) محمدبن اسحاق بن اسباط کندی نحوی . رجوع به محمد... شود.
-
جستوجو در متن
-
قصدار
لغتنامه دهخدا
قصدار. [ ق ُ ] (اِخ ) نام ناحیه ای است مشهور نزدیک غزنه که جزو کشور هندوستان محسوب میشود. ابونضر عتبی در کتاب یمینی گوید: قصدار از نواحی سند است و این گفته درست است . (معجم البلدان ). رجوع به قزاور شود.