کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابونافع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابونافع
لغتنامه دهخدا
ابونافع. [ اَ ف ِ ] (اِخ ) ضخربن جویریه . محدث است .
-
ابونافع
لغتنامه دهخدا
ابونافع. [ اَ ف ِ ] (اِخ ) طارق بن علقمة. صحابی است .
-
ابونافع
لغتنامه دهخدا
ابونافع. [ اَ ف ِ ] (اِخ ) محمدبن محمد. محدث است و عبدالملک بن ابراهیم الجدی از او روایت کند.
-
ابونافع
لغتنامه دهخدا
ابونافع. [ اَ ف ِ ] (اِخ ) هنیقه . رجوع به ابونافع یزیدبن بزوان شود.
-
ابونافع
لغتنامه دهخدا
ابونافع. [ اَ ف ِ ] (اِخ ) یزیدبن بزوان القیسی . معروف به هنیقة شاعر. محدث است .
-
ابونافع
لغتنامه دهخدا
ابونافع. [ اَ ف ِ ] (ع اِ مرکب ) سرکه . (دهار) (مهذب الاسماء). || و صاحب المرصع معنی خمر و ثرید نیز بر آن افزوده است .
-
جستوجو در متن
-
بونافع
لغتنامه دهخدا
بونافع. [ ف ِ ] (ع اِ مرکب ) نوعی از معجون دوایی . (آنندراج ) (غیاث ). دریاس . ادریاس . نافسیا. ادریس . حلوا. (یادداشت بخط مؤلف ). || مأخوذ از تازی . می و شراب . (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ). رجوع به ابونافع شود.
-
شیربرنج
لغتنامه دهخدا
شیربرنج . [ ب ِ رِ ] (اِ مرکب ) شله ای که از شیر و برنج سازند. (ناظم الاطباء). آش شیر. آش مرکب از برنج و شیر. شیربا. طعامی که از شیر و برنج پزند و بیشتر با شکر و شیره خورند. بهط. ابونافع. (یادداشت مؤلف ). بهطة. (دهار) : چه لطیف است به صبحی قدح شیربر...
-
سرکه
لغتنامه دهخدا
سرکه . [ س ِ ک َ /ک ِ ] (اِ) سرکا. گیلکی «سرکه » . می ترش شده بوسیله ٔ تخمیر. خَل ّ. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). ابونافع. (دهار). اسم فارسی خَل ّ است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). آب انگور ترش شده : بیاورد زن خوان و بنهاد راست بر او تره و سرکه و نان و ما...