کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابومیمونة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابومیمونة
لغتنامه دهخدا
ابومیمونة. [ اَ م َ مو ن َ ] (اِخ ) تابعی است . و از ابی هریره روایت کند.
-
ابومیمونة
لغتنامه دهخدا
ابومیمونة. [ اَ م َ مو ن َ ] (اِخ ) سلمةبن مجنون . محدث است . و از او شعبةبن الحجاج و ابوامیّه روایت کنند.
-
ابومیمونة
لغتنامه دهخدا
ابومیمونة. [ اَ م َ مو ن َ ] (اِخ ) سلیمان . تابعی است .او از ابی هریره و از وی سالم ابوالنضر روایت کند.
-
جستوجو در متن
-
قاری
لغتنامه دهخدا
قاری . (اِخ ) اصفهانی . نافعبن عبد الرحمن بن ابی نعیم تابعی . اصفهانی الاصل مدنی الموطن ، مکنی به ابورویم یا ابوالحسن یا ابوعبداﷲ یا ابوعبدالرحمن یا ابونعیم . وی بسیار سیاه رنگ و در فن قرائت امام اهل مدینه و رای و قرائت او مورد اعتماد مردم مدینه بوده...