کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوملیکه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوملیکه
لغتنامه دهخدا
ابوملیکه . [ اَ ؟ ک َ ] (اِخ ) حطیئة. شاعر. جرول بن ایاس :کو خصیب و کو امیّه کو حطیئة کو کمیت اخطل و بشار برد آن شاعر اهل یَمَن . منوچهری .و رجوع به ابوملیکه جرول ... شود.
-
واژههای مشابه
-
ابوملیکة
لغتنامه دهخدا
ابوملیکة. [ اَ ؟ ک َ ] (اِخ ) جرول بن ایاس عبسی یا عنبسی معروف به حطیئه شاعر عرب متوفی 59 هَ . ق .
-
ابوملیکة
لغتنامه دهخدا
ابوملیکة. [ اَ ؟ ک َ ] (اِخ ) ذماری . صحابی است .
-
ابوملیکة
لغتنامه دهخدا
ابوملیکة. [ اَ ؟ ک َ ] (اِخ ) صحابی است . و شاید این صحابی همان حطیئه ٔ شاعر باشد.
-
ابوملیکة
لغتنامه دهخدا
ابوملیکة. [ اَ ؟ ک َ ] (اِخ ) قرشی . تیمی . زهیربن عبداﷲبن جدعان . صحابی است .
-
جستوجو در متن
-
حدائی
لغتنامه دهخدا
حدائی . [ ح َدْ دا ] (اِخ ) ابوثور حبیب بن ابوملیکة. کوفی است . (سمعانی 159).
-
جردل
لغتنامه دهخدا
جردل . [ ج َ دَ ] (اِخ ) ابن ایاس عیسی مکنی به ابوملیکه و معروف به حطیئه . شاعر عرب متوفی بسال 59 هَ . ق . رجوع به حطیئة شود.