کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوفرهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوفرهان
لغتنامه دهخدا
ابوفرهان . [ اَ ف َ ] (اِخ ) تیره ای از عشیره ٔ محیسن از قبیله ٔ بنی کعب خوزستان .
-
جستوجو در متن
-
محیسن
لغتنامه دهخدا
محیسن . [ م ُ ح َ س ِ ] (اِخ ) یکی از طوایف بنی کعب خوزستان است و منشعب به عشایر مختلفه هستند و عشایر اصلی آن از این قرارند: اهل عرایض ، ابوفرهان ، ابوعانم ، مجدم ، خنافره . جذبه . بعضی ازاین عشایر در جزیرة الخضر از گسبه تا آخر نخلستانهای خرمشهر متوق...
-
چویبده
لغتنامه دهخدا
چویبده . [ چ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قصبه ٔ معمره ٔ شهرستان آبادان .300 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ بهمن شیر آبیاری میشود. محصول عمده اش انار و خرما است . ساکنینش از طایفه ٔآل ابوفرهان هستند. چویبده از دو محل مشهور به یک و دو تشکی...
-
چمیان
لغتنامه دهخدا
چمیان . [ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز که در 50 هزارگزی جنوب باختری اهواز در کناره ٔ کارون و 14 هزارگزی باختر راه اهواز به آبادان واقع است . آبش از رودخانه ٔ کارون بوسیله ٔ موتور. محصولش غلات ، صیفی و سبزیجات . شغل اهالی زر...