کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوعیینة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوعیینة
لغتنامه دهخدا
ابوعیینة. [ اَ ع ُ ی َی ْ ن َ ] (اِخ ) محمدبن ابی عیینه . او را صد ورقه شعر است . (ابن الندیم ).
-
ابوعیینة
لغتنامه دهخدا
ابوعیینة. [ اَ ع ُ ی َی ْ ن َ ] (اِخ ) مضربن غسان بن مضر. از روات حدیث است .
-
جستوجو در متن
-
موسی
لغتنامه دهخدا
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن کعب عیینه ٔ تمیمی ، مکنی به ابوعیینه ، والی و از بزرگترین فرماندهانی بود که در تأسیس دولت عباسی کوشش کردند و بنیان حکومت بنی امیه را ویران کردند. او از یاران ابومسلم خراسانی در خراسان بود و مردم را به سوی بنی عباس دعوت می کر...
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابوسفیان . ابوعمر آورده است : که ابان بن صمعة از محمدبن سیرین از حبیبة دخت ابی سفیان روایتی راجع به پاداش پدر و مادری که سه فرزند ایشان مرده باشد آورده ، و گفته است که : کسی برای ابوسفیان دختری به نام حبیبة یاد نکرده و گ...
-
محدثین
لغتنامه دهخدا
محدثین . [ م ُ دَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مُحدَث (در حالت نصبی و جری ).- شعرای محدثین ؛ طبقه ٔ شعرای پس از مولدین . از معاریف آنان اند ابراهیم بن هرمة، ابن اذنیة، ابونواس ، ابوالعتاهیة، طفیل الکنانی ، سلم الخاسر، ابن میادة. صالح بن عبدالقدوس ، ابوعیینة، عب...