کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوعمران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) ابراهیم بن یزیدبن اسودبن محمدبن ربیعه . یکی از تابعین . متوفی به سال 96 هَ . ق . در 49 سالگی . رجوع به ابراهیم نخعی ... شود.
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) ابن الصیرفی . محمدبن موسی بن عبدالعزیز. رجوع به محمد... شود.
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) ابن رباح . او از اصحاب ابن الاخشید ابوبکر احمدبن علی است . (ابن الندیم ). رجوع به ابن رباح ... شود.
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) ابن عامر عبداﷲ یحصبی دمشقی . رجوع به ابن عامر... شود.
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) ابن الأشیث . رجوع به ابن الأشیث ابوعمران موسی ... شود.
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) اسلم التجیبی . از عقبه روایت کند.
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) الألهانی . تابعی است . او از ابی هریره و ثوبان و ابی امامه و از او معاویه و ارطاة روایت کرده اند.
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) الجونی . عبدالملک بن حبیب . از روات حدیث است . رجوع به عبدالملک ... شود.
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) المذای . او از محمدبن علی و حجاج بن حسّان از وی روایت کند.
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) حفص بن عمران الامام الرازی . از روات حدیث است .
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) سعیدبن میسرة البکری الموصلی . تابعی است و از انس بن مالک روایت کند.
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) سلمی ، مملوک . او را پنجاه ورقه شعر است .
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) سلیمان بن عبداﷲ. تابعی است و از ابی الدرداء روایت کند.
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) عامربن شرحیل الشعبی الکوفی . رجوع به عامر... شود.
-
ابوعمران
لغتنامه دهخدا
ابوعمران . [ اَ ع ِ ] (اِخ ) عبداﷲبن عامرالیحصبی . یکی از قراء سبعه . رجوع به ابن عامر... و رجوع به عبداﷲ... شود.