کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوعلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن حرب . رجوع به صیرفی ، ابوعلی بن حرب ... شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین مروی یا نیشابوری . شاعری مدّاح سلطان علاءالدین سکندر. رجوع به مجمعالفصحاء و لباب الالباب شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن حمویه ٔ اصفهانی . وزیر. او پس از وفات صاحب بن عباد با ابوالعباس الضبی ده هزار دینار پیشکش فخرالدوله کرده و به وزارت رسیدند و دست ظلم و تعدی و مصادره گشودند و تا آخر اوقات حیات او این شغل داشتند. رجوع به ص 351 حبط ج 1 شو...
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن خاقان .محمدبن عبیداﷲ. رجوع به ابن خاقان ابوعلی ... شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن دَوماء نعلی . محدّث است .
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن رسته . احمدبن عمر. رجوع به ابن رسته ابوعلی ... شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن رشیق . حسن قیروانی . رجوع به ابن رشیق ابوعلی حسن بن رشیق ... شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن زرعه . متوفی 398 هَ . ق . رجوع به ابن زرعه ابوعلی ... شود. و از کتب اوست علاوه بر آنکه در ابن زرعه سابقاً آورده ایم : ترجمه ٔ مقداری قلیل از کتاب برقلس در تفسیر فاذن از سریانی به عربی .
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن سوار. کاتب و رئیس خزانه ٔ وقف بود به بصره . (ابن الندیم ).
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن شبل ، حسین بن عبداﷲ. رجوع به ابن شبل ابوعلی ، حسین ... شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن شخباء، حسن بن عبدالصمد عسقلانی . رجوع به ابن شخباء ابوعلی ... شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن صدقه ، حسن بن علی ، عمیدالدوله . رجوع به ابن صدقه جلال الدین عمیدالدوله ... شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن ضحاک حسین خراسانی . معروف به خلیع شاعر. رجوع به ابن ضحاک ابوعلی ... شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن الحارث بن رحضةبن عامر قرشی . صحابی است . از مسلمین یوم الفتح . و او بیمامه کشته شد.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن یحیی بن خاقان .مقتدر خلیفه پس از عزل ابن فرات علی بن محمد، به سال 299 هَ . ق . ابوعلی را بوزارت برداشت و او وزیری بی کفایت بود و بزودی با استصواب مونس خادم عزل و علی بن عیسی بجای او نصب شد. رجوع به حبط ج 1 ص 300...