کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوشجاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) (حافظ...) شیرویه بن شهرداربن بشرویةبن فناخسرو دیلمی .او راست : کتاب تاریخ همدان و کتاب فردوس الاخبار بمأثور الخطاب المخرج علی کتاب الشهاب در حدیث و آن شامل ده هزار حدیث است و در آنجا گوید که : قضاعی یعنی قاضی ابوعبداﷲ محم...
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) ابن اسلم . یکی از علمای ریاضی است . صاحب کشف الظنون گوید:او راکتابی است مبسوط بنام الکامل فی الجبر و المقابلة.
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) ابن ترکی بن خلف البصیر. صاحب کشف الظنون گوید او راست : مفردات ابی عمرو به فارسی .
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) ابن الدهان الفرضی ، محمدبن علی بن شعیب . رجوع به ابن دهان فخرالدین ابوشجاع ... شود.
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) ارسلان خان ثانی ملقب به شرف الدوله . رجوع به ارسلان ... شود.
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) الب ارسلان محمدبن چغربک داودبن میکال بن سلجوق بن دقاق ملقب به عضدالدوله برادرزاده ٔ سلطان طغرل بک . رجوع به الب ارسلان محمد... شود.
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) بسطامی . صاحب کشف الظنون کتاب ادب المریض و العائد را بدو نسبت میدهد. او ظاهراً طبیب بوده و تا سال 535 هَ . ق . حیات داشته است .
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) بکیرس ترکی ملقب به نجم الدین . او راست : مختصر فی فروع الحنفیة. وفات وی به سال 652 بوده است .
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) بویه جد سلاطین آل بویه . صاحب حبیب السّیر گوید که نسب بویه به بهرام گور اتّصال می یابد و حمداﷲ مستوفی آبا و اجداد او را تا بهرام در قلم آورده و ابوعلی مسکویه در تجارب الامم مرقوم کلک صحت رقم گردانیده که ملوک دیالمه از اولا...
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) در کشف الظنون این کنیت آمده است و پاره ای از کتب در مواضع مختلف به او منسوب شده است از آن جمله : غایةالاختصار در فقه شافعی . مختصر ابی شجاع در فروع . تصحیح الایمان . کتاب تفسیرالمجرد. و ظاهراً این فقیه شافعی است و باز صاحب...
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) رستم بن مرزبان . رجوع به رستم ... شود.
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) روذراوری . محمّدبن الحسین بن محمّدبن عبداﷲبن ابراهیم همدانی ملقب به ظهیرالدین مؤیدالدوله صفی امیرالمؤمنین . او یکی از وزرای بنی عباس و از صلحاء و علماء روزگار خویش بود. و در فقه و حدیث و نحو و تاریخ تصانیف نافعه دارد. وی...
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) سعیدبن زیده . محدّث است . و لیث بن سعد از او روایت کند.
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) سلطان الدولةبن بهاءالدوله بویهی . رجوع به سلطان الدوله ... شود.
-
ابوشجاع
لغتنامه دهخدا
ابوشجاع . [ اَ ش ُ ] (اِخ ) شاوربن مجیربن نزار. وزیر مصر. مقتول به سال 564 هَ .ق . رجوع به شاور... شود.