کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوزید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) حنین بن اسحاق . رجوع به حُنین ... شود.
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) خارجةبن زیدبن ثابت انصاری . یکی از فقهای سبعه است و وفات وی بسال 99 هَ . ق . بوده است .
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) دَبوسی . عبداﷲبن عمربن عیسی دبوسی سمرقندی ، فقیه حَنفی . او از مردم دبوس ، شهرکی میان بخارا و سمرقند است . موجد و مخترع علم خلاف است و او راست کتاب التّعلیقه در همین علم . و منصوربن محمد سمعانی را کتابی بر ردّ ابوزید است به ن...
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) ربیعبن خیثم اسدی کوفی . تابعی است و او نزد خراسانیان به خواجه ربیع معروف است و گور او به یک فرسنگی شهر مشهد رضوی ، مزار است . و یکی از زُهّاد ثمانیه است . وفات وی 63 هَ . ق . بوده است .
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) سروجی . نام نرگدائی مبرم و بلیغ موضوع افسانه های دلاویز سحرآسای مقامات ابوالقاسم علی بن محمدبن عثمان حریری بصری است . این خواهنده ٔ شحّاذ در امکنه و ازمنه ٔ مختلفه با تبدیل زی ّ و هیأت و اختراع حکایتی از سیه گلیمی و نیاز و م...
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) سعدبن عبیدبن نعمان . از بنواوس ، و بعضی نام او را ثابت انصاری و بعضی اوس و بعضی معاذ و بعضی عمروبن اخطب گفته اند. و گویند جامع قرآن بعهد رسول او بود و بعضی گویند پنج یاشش ابوزید صحابی بوده است با نامهای مختلف و یکی از آنان یا...
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) سعیدبن الربیع بصری ، صاحب الهروی . محدّث است .
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) سعیدبن اوس بن ثابت بصری انصاری خزرجی نحوی لغوی . مولد و منشاء و مدفن او بصره و از تابعین است و به ابوزید نحوی مشهور است و ابن الندیم از ابوالعباس المبرد آرد که ابوزید درنحو اعلم از اصمعی و ابوعبیده بود لیکن بپایه ٔ خلیل و سیب...
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) صحابی است .او از رسول صلوات اﷲعلیه و از او مجاهد روایت کند.
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) عبداﷲبن ابی سعید المدنی . محدّث است .
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) عبداﷲبن عمربن عیسی دبوسی سمرقندی . رجوع به ابوزید دبوسی ، و رجوع به عبیداﷲ... شود.
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) عبدالحق بن علی . رجوع به عبدالحق ... شود.
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) عبدالحمیدبن الولید. محدّث است .
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) عبدالرحمن وغلسی مغربی . رجوع به عبدالرحمن ... شود.
-
ابوزید
لغتنامه دهخدا
ابوزید. [ اَ زَ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن زیدبن اسلم . محدّث است .