کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوداود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ابوداود
لغتنامه دهخدا
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) سلیمان بن کثیر، برادر محمدبن کثیر. محدث است .
-
ابوداود
لغتنامه دهخدا
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) سلیمان بن محمدبن سلیمان المبارکی . محدث است .
-
ابوداود
لغتنامه دهخدا
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) سلیمان بن موسی . محدث است و ولیدبن مسلم از او روایت کند.
-
ابوداود
لغتنامه دهخدا
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) سنجی سلیمان بن معبد. رجوع به سلیمان ... شود.
-
ابوداود
لغتنامه دهخدا
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) مرهبی ، موسوم به سوار. سلمةبن کهیل از او روایت کند.
-
ابوداود
لغتنامه دهخدا
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) منجم اسرائیلی . از مردم بین النهرین . منشاء او بغداد و در علم احکام نجوم مسلم بود. وی به سال 200 هَ . ق . مقتول گردید.
-
واژههای مشابه
-
ابوداود ایادی
لغتنامه دهخدا
ابوداود ایادی . [ اَوو دِ اِ ] (اِخ ) حارثةبن حجاج . شاعری جاهلی است .
-
ابوداود حافظ
لغتنامه دهخدا
ابوداود حافظ. [ اَ وو دِ ف ِ ] (اِخ ) او راست : کتاب الدعوات . کتاب الزهد.
-
ابوداود حفری
لغتنامه دهخدا
ابوداود حفری . [ اَ وو دِ ح َ ف َ ] (اِخ ) عمربن سعد کوفی . محدث است . و رجوع به عمربن سعد شود.
-
ابوداود حکم
لغتنامه دهخدا
ابوداود حکم . [ اَ وو دِ ح َ ک َ ](اِخ ) محدث است و عبادبن العوام از او روایت کند.
-
ابوداود طهوری
لغتنامه دهخدا
ابوداود طهوری . [ اَ وو دِ طَ هََ ] (اِخ ) ابن عیسی بن مسلم . او از ابوالجارود روایت کند.
-
ابوداود مازنی
لغتنامه دهخدا
ابوداود مازنی . [ اَ وو دِ زِ ] (اِخ ) عمیربن عامر. صحابی است و در جنگ بدر و احد حاضر بوده است . بعضی نام او را عمرو گفته اند.
-
ابوداود مدنی
لغتنامه دهخدا
ابوداود مدنی . [ اَ وو دِ م َ دَ ] (اِخ ) او از ابن عمر و از او عبدالرحمن بن ابی القاسم روایت کند.
-
جستوجو در متن
-
سجستانی
لغتنامه دهخدا
سجستانی . [ س ِ ج ِ ] (اِخ ) ابوداود. رجوع به ابوداود و رجوع به روضات الجنات خوانساری ص 321 شود.