کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوجعفر طوسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
طوسی
لغتنامه دهخدا
طوسی . (اِخ ) ابوجعفر، محمدبن الحسن بن علی الطوسی ، ملقب به شیخ الطائفه . رجوع به ابوجعفر طوسی ... شود.
-
طوسی
لغتنامه دهخدا
طوسی . (اِخ ) محمدبن الحسن . رجوع به ابوجعفر طوسی محمدبن حسن شود.
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن طوسی ،مکنی به ابوجعفر... رجوع به ابوجعفر طوسی ... شود.
-
شیخ الطائفة
لغتنامه دهخدا
شیخ الطائفة. [ ش َ خُطْ طا ءِ ف َ ] (اِخ ) شیخ الاعاجم . شیخ طوسی . لقب ابوجعفر طوسی . رجوع به ابوجعفر محمدبن الحسن بن علی الطوسی شود.
-
عمادالدین طوسی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین طوسی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) محمدبن علی بن حمزه ٔطوسی مشهدی ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به عمادالدین ومشهور به عماد طوسی و ابن حمزه . از علمای امامیه ٔ قرن ششم هَ . ق . رجوع به عماد طوسی و ابن حمزه شود.
-
عمادالدین
لغتنامه دهخدا
عمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن علی بن حمزه ٔطوسی مشهدی ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به عمادالدین ومشهور به عماد طوسی و ابن حمزه . از علمای امامیه ٔ قرن ششم هَ . ق . رجوع به عماد طوسی و ابن حمزه شود.
-
ابوابراهیم
لغتنامه دهخدا
ابوابراهیم . [ اَ اِ ] (اِخ ) کنیت ناصربن رضابن محمدبن عبداﷲ علوی . محدث و فقیه شیعی . شاگرد شیخ ابوجعفر طوسی . رجوع به ناصربن رضا... شود.
-
شیخ الاعاجم
لغتنامه دهخدا
شیخ الاعاجم . [ ش َ خُل ْ اَ ج ِ ] (اِخ ) لقب شیخ الطائفه ، شیخ طوسی .رجوع به ابوجعفر محمدبن الحسن بن علی الطوسی شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدون القزاز. یکی از مشایخ شیخ الطائفه ابوجعفر محمدبن حسن بن علی طوسی است . (روضات الجنات ص 584).
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن حسن ... رجوع به ابوجعفر طوسی محمدبن حسن ... و الاعلام زرکلی ج 3 ص 884 شود.
-
حجاج
لغتنامه دهخدا
حجاج . [ ح َج ْ جا ] (اِخ ) ابن کثیر کوفی . طوسی او را در زمره ٔ رجال شیعة شمرده گوید: از ابوجعفر باقر روایت دارد. (لسان المیزان ج 2 ص 179).
-
صاعد
لغتنامه دهخدا
صاعد. [ ع ِ ] (اِخ ) ابن ربیعةبن ابی غانم . صاحب روضات از وی به ثقه ٔ فقیه تعبیر کند و گوید شرح حال وی را شیخ فرج اﷲ حویزی در کتاب خویش آورده است ، او شاگرد شیخ ما ابوجعفر طوسی است . (روضات ص 330).
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) محمدبن حسن بن علی بن احمد فارسی نیشابوری ملقب به فتال . تلمیذ شیخ ابوجعفر طوسی . او راست : کتاب روضة الواعظین فارسی و کتاب التنویر فی التفسیر. و ابوالمحاسن عبدالرزاق ملقب به شهاب الاسلام رئیس نیشابور وی را بکشت .
-
ناصر
لغتنامه دهخدا
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) ابن رضابن محمدبن عبداﷲ علوی حسینی . از فقیهان و محدثان معتبر شیعه و شاگرد شیخ ابوجعفر طوسی است . او راست : کتابی در مناقب آل رسول و کتاب ادعیه ٔ زین العابدین علی بن حسین و نیزکتابی مشتمل بر مکاتبات و مطایباتی که میان او و یکی از ...
-
بلالی
لغتنامه دهخدا
بلالی . [ ب َ ] (اِخ ) ابوطاهر محمدبن علی بن بلال ، از اصحاب امام یازدهم و از منکران وکالت ابوجعفر عمری که خودرا بجای ابوجعفر وکیل امام غایب میخوانده است ، و پیروان او را بلالیه میخواندند. (از حاشیه ٔ عباس اقبال بر خاندان نوبختی ص 235). و رجوع به کتا...