کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوجعفربن المغیرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوجعفربن المغیرة
لغتنامه دهخدا
ابوجعفربن المغیرة. [ اَ ج َ ف َ رِ نِل ْ م ُ رَ ] (اِخ )او راست : کتاب ما خالف الکسائی فیه . (ابن الندیم ).
-
واژههای مشابه
-
ابوجعفربن ابار
لغتنامه دهخدا
ابوجعفربن ابار. [ اَ ج َ ف َ رِ ن ِ اَب ْ با ] (اِخ ) احمدبن محمد خولانی اندلسی اشبیلی ، معروف به ابن ابار. از شعرای دربار معتضد عبادبن محمد اللخمی . صاحب اشبیله است و وفات او به سال 433 هَ . ق . بوده است .
-
ابوجعفربن شیرزاد
لغتنامه دهخدا
ابوجعفربن شیرزاد. [ اَ ج َ ف َ رِ ن ِ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن یحیی . در زمان خلفای عباسی به بغداد بر امور حکومت مستولی گشت . در ابتداء او از پیوستگان ابن رائق بود سپس به بجکم و بعد از آن به توزون میر عساکر بغداد پیوست و در 332 هَ . ق . از دست توزون با...
-
ابوجعفربن قدامه
لغتنامه دهخدا
ابوجعفربن قدامه . [ اَ ج َ ف َ رِ ن ِ ق ُ م َ ] (اِخ ) اوراست تفسیر بعض مقاله ٔ اولی از سماع طبیعی ارسطو.
-
ابوجعفربن هارون
لغتنامه دهخدا
ابوجعفربن هارون . [ اَ ج َ ف َرِ ن ِ ] (اِخ ) ترجالی یکی از بزرگان شهر اشبیلیه . در فلسفه ٔ ارسطو استاد و در طب عملی معروف بود و بخدمت المنصور پیوست . در فن کحالت نیز قوی بوده است . حکایت کنند که آنگاه که قاضی ابوعبداﷲ برادر قاضی ابومروان باجی در جوا...
-
ابوجعفربن رستم الطبری
لغتنامه دهخدا
ابوجعفربن رستم الطبری . [ اَ ج َ ف َ رِ ن ِ رُ ت َ مِطْ طَ ب َ ] (اِخ ) او راست : کتاب غریب القرآن . (ابن الندیم ).