کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوالرجال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوالرجال
لغتنامه دهخدا
ابوالرجال . [ اَ بُرْ رِ ] (اِخ ) خالدبن محمد انصاری بصری . محدث است .
-
ابوالرجال
لغتنامه دهخدا
ابوالرجال . [ اَ بُرْ رِ ] (اِخ ) سالم بن عطا. محدث است .
-
ابوالرجال
لغتنامه دهخدا
ابوالرجال . [ اَ بُرْ رِ ] (اِخ ) عقبةبن عبید طائی ، برادر سعیدبن عبید طائی . محدث است .
-
ابوالرجال
لغتنامه دهخدا
ابوالرجال . [ اَ بُرْ رِ ] (اِخ ) محمدبن عبدالرحمن بن حارثه . محدث است و از انس بن مالک روایت کند.
-
ابوالرجال
لغتنامه دهخدا
ابوالرجال . [اَ بُرْ رِ ] (اِخ ) محمدبن عبدالرحمن انصاری (؟).
-
جستوجو در متن
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن محمد انصاری بصری ، مکنی به ابوالرجال . وی تابعی است . رجوع به ابوالرجال خالد شود.
-
جرجانی
لغتنامه دهخدا
جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن ابراهیم معروف به ابوعبداﷲبن ابوالرجال . از روات است . وی از محمدبن ابراهیم طرطوسی روایت کند، و ابواسحاق مؤدب ازاو روایت دارد. (تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 84).