کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابوالحکم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن حبیب بن ربیعةبن عمروبن عمیر ثقفی . صحابی است و در یوم الجسر بشهادت رسیده است .
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن غلندو. از اطبای مشهور اندلس .مولد و منشاء او اشبیلیه و بمراکش به سال 587 هَ . ق . درگذشته است . او در شعر و ادب بارع و بحسن خط در دو خط مشرقی و اندلسی مشهور و صاحب تألیفات عدیده است . و رجوع به معجم الادباء...
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابوجهل در جاهلیت بدین کنیت مشهور بود و رسول اکرم صلوات اﷲعلیه کنیت او به ابوجهل بگردانید:بوالحکم نامش بد و بوجهل شدای بسا اهل از حسد نااهل شد.مولوی .
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) بشاربن وردان . محدث است . او از طارق بن شهاب و از او بشیر ابواسماعیل روایت کند.
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) جنادةبن رستم الکوفی . محدث است .
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) حسن . محدث است . او از رباح بن حارث و از او یزیدبن هارون روایت کند.
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) حسن بن عبدالرحمن بن عذرا الخضراوی . رجوع به حسن ... شود.
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) حوط. تابعی است .
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) دمشقی نصرانی . طبیبی در صدر اسلام و گویند وی زمان بعثت رسول را دریافته است و طبیب خاص معاویةبن ابی سفیان بود آنگاه که معاویه به سال 50 هَ . ق . پسر خود یزید را امیر حاج کرد ابوالحکم را با وی بفرستاد. گویند او او...
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) رافعبن سنان انصاری . صحابی است .
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) زیدبن ابی الشعثاء العنزی . محدث است . او از براء و از او ابوبلج روایت کند.
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) سیار. از روات است .
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) سیاربن ابی سیار. محدث است .
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) عبداﷲ یا عبدالرحمن بن فروخ العطار البصری . محدث است .
-
ابوالحکم
لغتنامه دهخدا
ابوالحکم . [ اَ بُل ْ ح َ ک َ ] (اِخ ) عبدالحمیدبن حریث بن ابی حریث . محدث است .