کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابنیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ابنیه
/'abniye/
معنی
عمارتها؛ ساختمانها.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
ساختمان ها، خانه ها
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابنیه
فرهنگ واژههای سره
ساختمان ها، خانه ها
-
ابنیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ابنیَة، جمعِ بِناء] 'abniye عمارتها؛ ساختمانها.
-
ابنیه
فرهنگ فارسی معین
(اَ یِ) [ ع . ] (اِ.) جِ بناء. 1 - ساختمان ها. 2 - پایه ها، اصول . ؛ ~ تاریخی ساختمان های قدیمی و تاریخی .
-
ابنیه
لغتنامه دهخدا
ابنیه . [ اَ ی َ ] (ع اِ) ج ِ بناء. ساخته ها. ساختمانها. بناها. || پایه ها. بنیان ها. اصل ها. قواعد: کتاب الأبنیة عن حقایق الادویه . || صیغه ها. صیغ: کتاب الابنیة لابن القطاع . ج ، ابنیات .
-
جستوجو در متن
-
ابنیات
لغتنامه دهخدا
ابنیات . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ابنیه . جج ِ بناء.
-
طاوس
لغتنامه دهخدا
طاوس . [ وو ] (اِخ ) یکی از ابنیه و آثار سلاطین صفویه در شهر اصفهان .
-
مسیلا
لغتنامه دهخدا
مسیلا. [ م َ ] (اِخ ) مسیلة. شهری است به مغرب از ابنیه ٔ فاطمیان . (منتهی الارب ).
-
farmstead
دیکشنری انگلیسی به فارسی
farmstead، مزرعه و حوالی ان، ابنیه و ساختمانهای مجاورمزرعه، مزرعه وابنیه ان، علاقجات رعیتی
-
farmsteads
دیکشنری انگلیسی به فارسی
farmsteads، مزرعه و حوالی ان، ابنیه و ساختمانهای مجاورمزرعه، مزرعه وابنیه ان، علاقجات رعیتی
-
loading gauge
قوارۀ بارگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] حداکثر ابعادی که باید در ساخت یا بارگیری واگنها در نظر گرفت تا خطر برخورد آنها با ابنیۀ مسیر وجود نداشته باشد
-
طالار اشرف
لغتنامه دهخدا
طالار اشرف . [ رِ اَ رَ ] (اِخ ) در اصفهان واقع است ، و از جمله ٔ ابنیه ٔ تاریخی ایران میباشد.
-
ضلیلی
لغتنامه دهخدا
ضلیلی . [ ض َ لی لا ] (اِخ ) نام جایگاهی است (ابن القطاع آن را در ابنیه ٔممدوده آورده و ضلیلاء گفته است ). (معجم البلدان ).
-
مسجد شایا
لغتنامه دهخدا
مسجد شایا. [ م َج ِ دِ ] (اِخ ) در اصفهان واقع است و از جمله ابنیه ٔتاریخی ایران می باشد. (از جغرافیای سیاسی کیهان ).
-
نقاش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] naqqāš ۱. کسی که صورت کسی یا چیزی را بر روی کاغذ یا چیز دیگر نقش کند؛ صورتگر؛ چهرهپرداز.۲. کارگری که در و دیوار ابنیه را رنگآمیزی میکند.