کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابطال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ابطال
/'abtāl/
معنی
= بطل
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اقاله، الغا، باطل، باطلسازی، بطلان، رد، فسخ، لغو، نسخ، نقض
۲. دروغگفتن، هزلگویی
برابر فارسی
بیهده سازی، هیچ سازی، ناچیز کردن
فعل
بن گذشته: ابطال کرد
بن حال: ابطال کن
دیکشنری
annulment, invalidation, nullification, nullity, repeal, revocation, vitiation
-
جستوجوی دقیق
-
ابطال
واژگان مترادف و متضاد
۱. اقاله، الغا، باطل، باطلسازی، بطلان، رد، فسخ، لغو، نسخ، نقض ۲. دروغگفتن، هزلگویی
-
ابطال
فرهنگ واژههای سره
بیهده سازی، هیچ سازی، ناچیز کردن
-
ابطال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ بَطَل] [قدیمی] 'abtāl = بطل
-
ابطال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ebtāl باطل کردن؛ لغو کردن.
-
ابطال
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ بطل ؛ دلیران .
-
ابطال
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) 1 - باطل کردن ، لغو کردن ، بیهوده کردن ، ناچیز کردن . 2 - دروغ و باطل گفتن .
-
ابطال
لغتنامه دهخدا
ابطال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ بَطَل . دلیران . شجاعان . دلاوران : ابطال صف آرای درآیند به ابطال اعلام جهانگیر درآرند به اعلام . مسعودسعد.ابطال در ظلمات معرکه به نور شموع رماح وعکس مشاعل سلاح استضائه نمودند. (تاریخ معجم ).
-
ابطال
لغتنامه دهخدا
ابطال . [ اِ ] (ع مص ) باطل کردن . نقض . رد. نسخ . الغاء. عزل کردن . شکستن . لغو کردن . اِقاله . نادرست کردن . تباه کردن . ناچیز کردن : بمجرد گمان ... نزدیکان خود را مهجور گردانیدن و در ابطال ایشان سعی نمودن ... تیشه بر پای خود زدن بود. (کلیله و دمنه...
-
ابطال
دیکشنری عربی به فارسی
سلب صلا حيت , عدم صلا حيت , فاقد صلا حيت قضايي , باطل سازي , ابطال
-
ابطال
دیکشنری فارسی به عربی
ابطال , الغاء , نقض
-
واژههای مشابه
-
certificate revocation list
فهرست ابطال گواهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] فهرستی از گواهیهای کلید عمومی که مرجع صدور گواهی، پیش از انقضا، از اعتبار ساقط کرده است
-
certificate of deletion
گواهی ابطال ثبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مدرکی که مأمور ثبت بندر صارکنندۀ گواهی پس از ابطال ثبت کشتی صادر کند
-
إبطالُ الإستِرقاقِ (حالهِ الرّقِّ)
دیکشنری عربی به فارسی
لغو بردگي
-
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده و پس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
دیکشنری فارسی به عربی
خاص