کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابزارمند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ابزارمند
/'abzārmand/
معنی
۱. کسی که بهوسیلۀ ابزار کاری انجام میدهد.
۲. کارگری که با ابزار کار میکند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابزارمند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹افزارمند› 'abzārmand ۱. کسی که بهوسیلۀ ابزار کاری انجام میدهد.۲. کارگری که با ابزار کار میکند.
-
ابزارمند
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ) (ص مر. اِمر.) پیشه ور، استادکار.
-
جستوجو در متن
-
افزارمند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹ابزارمند› 'afzārmand = ابزارمند