کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابزارآلات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ابزارآلات
معنی
( ~.) [ فا - ع . ] (اِمر.) مجموعة ابزارها و وسایل کار.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابزارآلات
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فا - ع . ] (اِمر.) مجموعة ابزارها و وسایل کار.
-
جستوجو در متن
-
چیلان
واژگان مترادف و متضاد
۱. ابزارآلات، چیلانه ۲. عناب
-
اچ
واژهنامه آزاد
(زبان پاک) افزار. پسوند ابزارآلات است؛ مانند جنگاچ به معنی ابزار جنگ و...
-
conning position, conning station, conn
محل هدایت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محلی در پل فرماندهی که ابزارآلات واپایی شناور در آنجا قرار دارد و شناور از آنجا هدایت میشود متـ . محل هدایت شناور
-
field fortifications
استحکامات صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هر پناهگاهی که یگانی با امکانات محدود و بدون نیاز به مهندس مشاور خبره و ابزارآلات پیشرفته، قادر به ساخت آن باشد
-
مهمات
فرهنگ فارسی معین
(مُ هِ مّ) [ ع . ] (اِ.) جِ مهمه ؛ 1 - کارهای بزرگ و دشوار. 2 - در فارسی به معنای ابزارآلات جنگی .
-
اواپراتور
واژهنامه آزاد
تبخیر کننده یا اواپراتور (به انگلیسی:Evaporator) ابزاریست که برای تبخیر آب یا دیگر مایعات به کار می رود.این ابزار جز ابزارآلات پر کاربرد در صنایع مختلف از جمله صنایع غذایی، نوشابه سازی، سیستم های تهویه مطبوع و ... است.