کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابر و باد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
iridescent cloud
اَبر پیرارنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اَبر یخبلوری که در آن پیرارنگ دیده میشود
-
thundercloud
اَبر تندری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تودهاَبر یک توفان تندری که همان اَبر کومهایبارا است
-
cloud tracer
اَبر ردیاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اَبری که از جابهجایی آن بهعنوان معیار حرکت هوا استفاده میشود
-
barrage cloud
اَبر سدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نواری از اَبر کوهساری ضخیم که در پی صعود جریان هوای مرطوب، بر روی قلۀ سدِ راه آن تشکیل میشود
-
anvil cloud
اَبر سندانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نام متعارف اَبر کومهایبارای گیسودار
-
active cloud
اَبر فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] رستهای از اَبر کومهای که میتواند آلایندههای هوا را از لایۀ مرزی جوّ در جوّ آزاد منتشر کند
-
funnel cloud
اَبر قیفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شکل دیگر اَبر شیپوری
-
cavitation cloud
ابر کاواکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ابری که از تجمع شمار فراوانی از حبابهای کاواکی تشکیل میشود
-
orographic cloud
اَبر کوهساری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هر اَبری در کوهستان که از بالابری کوهساری (orographic lifting) هوای مرطوب حاصل میشود
-
convective cloud
اَبر همرَفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اَبری که عامل گسترش قائم آن همرفت است
-
glaciated cloud
اَبر یخساریده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اَبری که تمام یا بخشی از قطرههای آب اَبَرسرد آن به یخبلور تبدیل شده است
-
آمایش اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← اَبرآمایی
-
cloud absorption
جذب اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] جذب تابش الکترومغناطیسی در اَبر
-
cloud element
جزء اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] کوچکترین اَبر یا بخشی از اَبر که با افزارۀ دورکاوی یا دستگاهی دیگر قابل تفکیک باشد
-
cloud level
تراز اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] لایهای از جوّ که در آن سردۀ معینی از اَبر یافت میشود