کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابریشم سفید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
راه ابریشم
لغتنامه دهخدا
راه ابریشم . [ هَِ اَ ش َ] (اِخ ) یکی از راههای معروف قدیم است که بسبب حمل ابریشم چین از این راه ، بدین اسم شهرت یافته است . این راه از شهرستان توان هوانگ در چین به ولایت کانسو می آمد و از آنجا داخل ترکستان شرقی امروزی میشد و از طریق بیش بالیغ و آلما...
-
باغ ابریشم
لغتنامه دهخدا
باغ ابریشم . [ غ ِ اَ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که در 6 هزارگزی خاورفلاورجان متصل به شوسه ٔ مبارکه به اصفهان در جلگه واقع است . ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 502 تن سکنه . آب آنجا از قنات و زاینده رود ت...
-
پل ابریشم
لغتنامه دهخدا
پل ابریشم . [پ ُ ل ِ اَ ش َ ] (اِخ ) این نام در حبیب السیر (جزء 3 از ج 3 ص 217) آمده است و ظاهراً پلی است در نواحی خراسان . در آنندراج آمده است که آن پلی است در بسطام .
-
چرخ ابریشم
لغتنامه دهخدا
چرخ ابریشم . [ چ َ خ ِ اَ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به چرخ ابریشم تابی و چرخ ابریشم کشی شود.
-
نخ ابریشم
دیکشنری فارسی به عربی
حرير
-
ابریشم مصنوعی
دیکشنری فارسی به عربی
حرير صناعي
-
ابریشم پوش
دیکشنری فارسی به عربی
حريري
-
ابریشم نماکردن
دیکشنری فارسی به عربی
حريري
-
ابریشم کار
واژهنامه آزاد
آن که تارهای پیله به هم کند و خیط و رشته سازد.
-
ابریشم باف
واژهنامه آزاد
کسی که با تارهای ابریشم، پارچه می بافد .
-
چرخ ابریشم تابی
لغتنامه دهخدا
چرخ ابریشم تابی . [ چ َ خ ِ اَ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دستگاهی مخصوص تابیدن نخهای ابریشم که از چرخهای بزرگ و کوچک متعدد تشکیل یافته است . چرخی که بوسیله ٔ آن ابریشم تابیده میشود. پروان .
-
چرخ ابریشم کشی
لغتنامه دهخدا
چرخ ابریشم کشی . [ چ َ خ ِ اَ ش َک َ / ک ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دستگاهی مخصوص جدا کردن ابریشم از پیله .
-
حسن آباد باغ ابریشم
لغتنامه دهخدا
حسن آباد باغ ابریشم .[ ح َ س َ دِ غ ِ اَ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان در 6هزارگزی خاور فلاورجان متصل به راه عمومی . جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 341 تن است . آب آن از قنات و رودخانه و محصول آن غلات ، پنبه ، صیفی ...
-
پیله کرم ابریشم
دیکشنری فارسی به عربی
شرنقة
-
نخ ابریشم مخصوص طراحی
دیکشنری فارسی به عربی
حرير