کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ابری
/'abri/
معنی
۱. ویژگی آسمان پوشیده از ابر: هوای ابری.
۲. ابرمانند.
۳. چیزی که از ابر ساخته شده باشد: تشک ابری.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
cloudy, dusty, heavy, nebulous, overcast
-
جستوجوی دقیق
-
ابری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به ابر) 'abri ۱. ویژگی آسمان پوشیده از ابر: هوای ابری.۲. ابرمانند.۳. چیزی که از ابر ساخته شده باشد: تشک ابری.
-
ابری
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (ص نسب .) 1 - پوشیده از ابر. 2 - با نقشی چون موج آب یا ابرهای بریده از یکدیگر: کاغذ ابری .
-
ابری
لغتنامه دهخدا
ابری . [ اَ ] (ص نسبی ) با نقشی چون موج آب یا ابرهای بریده از یکدیگر: کاغذ ابری .- ستاره ٔ ابری ؛ کوکب سحابی . منزل پنجم [ از منازل قمر ] هقعه و او سه ستاره ٔ خرد است : وز قبل خردیشان و یک بدیگر اندر آمدگی بطلمیوس هر سه را یکی ستاره ٔ ابری بنگاشت . ...
-
ابری
لغتنامه دهخدا
ابری . [ اِ ری ی ] (ع ص نسبی ) سوزنگر.
-
ابری
لغتنامه دهخدا
ابری .[ اَ ب َ را ] (اِخ ) نام جائی یا کوهی است در شام .
-
ابری
دیکشنری فارسی به عربی
بقع , ثقيل , سميک , غائم , مغيم , منقط
-
واژههای مشابه
-
اَبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← ابرناک
-
cloud bursting
فراپاشی اَبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] معماری انعطافپذیر مقیاسگذاری که، فقط در هنگام افزایش نیازهای کاربری، گزینۀ استفاده از منابع اَبری فنّاوری اطلاعات را در اختیار کاربران قرار میدهد
-
نیمه ابری
لغتنامه دهخدا
نیمه ابری . [ م َ / م ِ اَ ] (ص نسبی ) هوائی که ابر قسمتی از آن را پوشانده باشد نه همه را. (فرهنگ فارسی معین ).
-
cloudy sky
آسمان اَبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آسمان با پوشش اَبر بیش از چهارهشتم
-
cloud communications
ارتباطات اَبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عرضۀ ارتباطات صوتی و یکپارچۀ مصرفی که در اَبر گنجانده شدهاند
-
cloud forest
جنگل اَبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگل همیشهسبز کوهستانی واقع در بعضی مناطق حارّهای یا جنبِحارّهای یا معتدله که معمولاً اَبرهای کمارتفاع تاج درختان آن را فرامیگیرد
-
cloud attenuation
تضعیف اَبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] کاهش تابش ریزموج بهوسیلۀ اَبر
-
cloud temperature
دمای اَبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دمایی که چنانچه اندکی افزایش یابد محلولهای آبی برخی عاملهای سطحفعال غیریونی در آن ناهمگن میشوند و به دو فاز مایع مختلف تقسیم میشوند