کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابرده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابرده
لغتنامه دهخدا
ابرده . [ اِ رِ دَ ] (ع اِ) سرمای صبحدم . (مهذب الاسماء). || سردی مزاج یا بیماری مضعف باه که پیران را افتد از غلبه ٔ رطوبت و برودت .
-
جستوجو در متن
-
ابرد
لغتنامه دهخدا
ابرد. [ اَ رَ ] (ع اِ) پلنگ نر. مؤنث : اَبْرَدة. ج ، ابارد.
-
اسخنه
لغتنامه دهخدا
اسخنه . [ اِ خ ِ ن َ ] (ع اِ) نوعی از بیماری گرمی . مقابل اِبرِدَة. (منتهی الارب ).
-
طرقبه
لغتنامه دهخدا
طرقبه . [ طُ ق َ ب َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان مشهد، محدود است از طرف خاوربه بخش حومه ، از باختر به کوه بینالود، از شمال به کوه تخت رستم ، از جنوب به دهستان پیوه ژن . بطور کلی این بخش در دامنه ٔ کوه بینالود و داخل رودخانه های پرآب که از کوه ...
-
ده
لغتنامه دهخدا
ده . [ دَه ْ ] (عدد، ص ، اِ) عشره . (از برهان ). عدد معروف و داه مشبع آن است و های آن با آنکه ملفوظاست گاهی مختفی نیز آید. (از آنندراج ). عشر. داه . دوپنج . نصف بیست . نماینده ٔ آن در ارقام هندیه «10» و در حساب جمل «ی » باشد. (یادداشت مؤلف ) : ز ده ...
-
حبیب خراسانی
لغتنامه دهخدا
حبیب خراسانی . [ ح َ ب ِ خ ُ ] (اِخ ) حاج میرزا... شاعر خراسانی از خاندان شهیدی . وی پسر حاج میرزا هاشم پسر میرزا هدایت اﷲ پسر میرزا مهدی خراسانی شهید در سال 1266 هَ . ق . در فتنه سالاری و ایامی که شهر مشهد در محاصره بوده پا به عرصه ٔ وجود گذاشت و پس...
-
ابوالعلاء
لغتنامه دهخدا
ابوالعلاء. [ اَ ب ُ ل ع َ ] (اِخ ) معرّی . احمدبن عبداﷲبن سلیمان بن محمدبن سلیمان بن احمدبن سلیمان بن داود المطهربن زیادبن ربیعةبن الحارث بن ربیعه ٔ تنوخی معری . شاعر لغوی . وی در فنون ادب استاد بود و نحو و لغت را در معره از پدر خویش و به حلب از محمد...