کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابراهیم میرزا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ابراهیم حربی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم حربی . [ اِ م ِ ح َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن ابراهیم بن بشیربن عبداﷲ، مکنی به ابواسحاق . از بزرگان محدثین و عارفین بحدیث . و او عالمی وَرِع و دانای به لغت بود. متوفی به سال 285 هَ .ق . او راست : کتاب غریب الحدیث . کتاب الادب . کتاب ناسخ القرآن و...
-
ابراهیم حفصی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم حفصی . [ اِ م ِ ح َ ] (اِخ ) ابراهیم اول . چهارمین پادشاه از بنی حفص به تونس . رجوع به ابواسحاق حفصی شود.
-
ابراهیم حفصی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم حفصی . [ اِ م ِ ح َ ](اِخ ) ابراهیم دویم ، ملقب به مستنصر. چهاردهمین سلطان از بنی حفص در تونس . رجوع به ابواسحاق حفصی شود.
-
ابراهیم حمدانی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم حمدانی . [ اِ م ِ ح َ ] (اِخ )ابوطاهر. از امرای حمدانی حلب (371-380 هَ .ق .).
-
ابراهیم خاقانی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم خاقانی . [ اِ م ِ ] (اِخ ) افضل الدین ابراهیم بن علی ، شاعر فارسی . رجوع به خاقانی شود.
-
ابراهیم خاقانی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم خاقانی . [ اِ م ِ ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم دربندی شود.
-
ابراهیم خشاوری
لغتنامه دهخدا
ابراهیم خشاوری . [ اِ م ِخ ُ وَ ] (اِخ ) یا خشاوردی . رجوع به ابراهیمک شود.
-
ابراهیم خلیجی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم خلیجی . [ اِ م ِ خ َ ] (اِخ ) قائدی از امراء بنی طولون در 292 هَ .ق . او از دست خلفای عباسی والی مصر بود و در آنجا بمخالفت عیسی بن محمد نوشزی برخاست و نوشزی مغلوب شده به اسکندریه گریخت . خلیفه مکتفی بسپاهسالاری فاتک سپاهی بتدبیر او به مصر فرس...
-
ابراهیم خلیل
لغتنامه دهخدا
ابراهیم خلیل . [ اِ م ِ خ َ ] (اِخ ) نام پیغمبری از بنی سام ملقب بخلیل یا خلیل اﷲ یا خلیل الرحمن جدّ اعلای بنی اسرائیل و عرب مستعربه و انبیاء یهود. ابن تارخ یا تارح یا ترح یا آزر بت تراش بوده است . مولد او بکلده در مشرق بابل بقریه ٔ اور تقریباًدوهزار...
-
ابراهیم خواص
لغتنامه دهخدا
ابراهیم خواص . [ اِ م ِ خ َوْ وا ] (اِخ ) ابواسحاق بغدادی . اصلاً ایرانی و پدرش از مردم آمل بوده و چون تولد و پرورش ابراهیم در بغداد بود به بغدادی مشهور گشت . ابراهیم در آغاز عمر چندی بتحصیل پرداخت و پس از آن مایل بتصوف گشت و چنانکه لقب او دلالت دارد...
-
ابراهیم دانشمندی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم دانشمندی . [ اِ م ِ ن ِ م َ ] (اِخ ) ششمین وآخرین تن از سلسله ٔ دانشمندیه در آسیای صغیر که به سال 560 هَ .ق . بدست سلاجقه ٔ روم منقرض گردیده اند.
-
ابراهیم دربندی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم دربندی . [ اِ م ِ دَ ب َ ] (اِخ ) شیخ ابراهیم دربندی یا خاقانی ، شاه شیروان . گویند از نسل انوشیروان بوده و در زمان امیرتیمور میزیسته و در قریه ای از قرای شیروان زراعت میکرده است سپس بر مردم آن نواحی بسببی غیرمعلوم امارت یافته و هنگامی که امی...
-
ابراهیم دنانی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم دنانی . [ اِ م ِ دَن ْ نا ] (اِخ ) از احفاد عبدالرحمن بن عوف ، یکی از عشره ٔ مبشره بوده و از آن روی به عوفی مشهور شده . اصلاً از مردم شام و مولد اومصر است و در مصر نیز درگذشته است . او از فقهای متبحر حنبلی است و در حساب و فرایض ید طولی داشته ...
-
ابراهیم دهستانی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم دهستانی . [ اِ م ِ دِ هَِ ] (اِخ ) از دانشمندان ایران در قرن چهارم هجری . در علم تصوف و هم در علوم ظاهری معروف بوده و ظاهراً در خراسان میزیسته است .
-
ابراهیم رباطی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم رباطی . [ اِ م ِ رِ ] (اِخ ) از عرفای قرن سوم هجری ، اصلاً از مردم هرات . رباط موضعی است به نزدیک هرات و ابراهیم ستنبه ٔ هروی شیخ او بوده است .