کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابراهیم خاقانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ابراهیم پاشا
لغتنامه دهخدا
ابراهیم پاشا. [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدعلی . پسر ارشد محمدعلی پاشا، خدیو مصر. مولد او به سال 1200 یا 1204 هَ .ق . در آلبانی (ارناودستان ). آنگاه که محمدعلی در مصر استقرار یافت او و برادرش طوسون را در 1219 به مصر خواست و در 1220 او را بگروگان به بابعالی ...
-
ابراهیم پاشا
لغتنامه دهخدا
ابراهیم پاشا. [ اِ ] (اِخ ) وزیر اعظم عثمانی . اصلاً مسیحی بود. در دوره ٔ ولیعهدی سلیمان قانونی او را اسیر کرده به حضور سلطان بردند و منظور نظر سلیمان گردیده رفته رفته بمناصب عدیده نائل آمد تا در 929 هَ .ق . بمقام صدارت رسید. او در جنگهای سلطان با مج...
-
ابراهیم تکین
لغتنامه دهخدا
ابراهیم تکین . [ اِ ت َ ] (اِخ ) یکی از ملوک ترکستان پسر بقراخان . پدر او فرزند ارشد خویش جعفر تکین برادر ابراهیم را ولیعهد خویش کرد، لکن مادر ابراهیم بقراخان را مسموم و برادر دیگر جعفر موسوم به ارسلان را نیز در زندان خفه کرد و پسر خویش ابراهیم را در...
-
ابراهیم حقی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم حقی . [ اِ ح َق ْ قی ] (اِخ ) یکی از شعرای ترک در قرن دوازدهم هجری . او کتاب موسوم به معرفتنامه را در علوم متفرقه تألیف کرد و دیوانش نیز در ترکیه متداول و معروف است . در 1186 هَ .ق . وفات کرده .
-
ابراهیم خان
لغتنامه دهخدا
ابراهیم خان . [ اِ ] (اِخ )سردودمان خاندان ابراهیم خان زاده . پسر شاهزاده خانم اسمی خان دختر سلطان سلیم ثانی و ابراهیم از شوهر اول اسمی خان محمد صوگوللی صدراعظم است . در زمان سلطان احمد اول بحکومت نواحی مختلفه مأمور گردیده است و اراضی و نیز قصر «آت ...
-
ابراهیم خانی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم خانی . [ اِ ] (اِخ ) رجوع به بهارلو شود.
-
ابراهیم رود
لغتنامه دهخدا
ابراهیم رود. [ اِ ] (اِخ ) رودخانه ٔ ایران که از سرحد بلوچستان سرچشمه گرفته از کرمان گذشته در 53000 گزی جزیره ٔ هرمز به خلیج میریزد. طول آن 450000 گز است . (از معجم تاریخ و جغرافیائی فرانسه دزبری و باشله ).
-
ابراهیم سور
لغتنامه دهخدا
ابراهیم سور. [ اِ ] (اِخ ) یا ابراهیم سیم . چهارمین از سلاطین افاغنه در هندوستان (961-962 هَ .ق .). و این دودمان را بابریان برانداختند.
-
ابراهیم غیشتی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم غیشتی . [ اِ م ِ ] (اِخ ) ابواسحاق . در قریه ٔ غیشتی به جوار بخارا متولد شده . از محدثین است . او ازابویعقوب اسرائیل بن سمیدع و ابوسهیل سهل بن بشر از او روایت کرده ست . وفات او به سال 346 هَ .ق . بوده .
-
ابراهیم لودی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم لودی . [ اِ م ِ ] (اِخ ) آخرین ِ پادشاهان سلسله ٔ لودی در اکره و دهلی . و این سلسله اصلاً افغانی بوده اند. ابراهیم در سال 915 هَ .ق . پس از وفات پدر خود اسکندر شاه لودی در اکره جلوس کرد و پس از 16 سال سلطنت با بابر شاه از سلاله ٔ تیمور محاربه...
-
ابراهیم مرابطی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم مرابطی . [ اِ م ِ م ُ ب ِ ] (اِخ ) پنجمین از پادشاهان مرابطی اندلس و شمال افریقیه (541 هَ .ق .).
-
ابراهیم میرزا
لغتنامه دهخدا
ابراهیم میرزا. [ اِ ] (اِخ ) برادرزاده ٔ نادرشاه افشار. چون برادر او علیشاه (عادل شاه )در مشهد مقدس جانشین نادر گشت ابراهیم میرزا صاحب اختیار فارس شد و در سال 1162 هَ .ق . بمخالفت علیشاه برخاسته بین آنان در سلطانیه محاربتی روی داد. علیشاه مغلوب و اسی...
-
ابراهیم میرزا
لغتنامه دهخدا
ابراهیم میرزا. [ اِ ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم بن شاهرخ شود.
-
ابراهیم میرزا
لغتنامه دهخدا
ابراهیم میرزا. [ اِ ] (اِخ ) فرزند بهرام میرزابن شاه اسماعیل صفوی . او شاعر بوده و جاهی تخلص میکرده و به امر جد خود اسماعیل بقتل رسیده است .
-
ابراهیم میرزا
لغتنامه دهخدا
ابراهیم میرزا. [ اِ] (اِخ ) اردوبادی . شاعر فارسی . در زمان سلطنت شاه جهان به هندوستان رفت و معلم فرزندان جعفرخان گردید وعاقبت در زمره ٔ درویشان درآمده ترک و تجرید گزید.