کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابحر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ابهر
لغتنامه دهخدا
ابهر. [ اَ هََ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از باهر. روشن تر : هست از علم و عقل جمله ٔ خلق علم و عقل تو اشهر و ابهر.سوزنی .
-
عبهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'abhar ۱. (زیستشناسی) = نرگس۲. [مجاز] چشم زیبا.
-
جستوجو در متن
-
کشتیرانی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ابحر
-
هدایت کردن (هواپیماو غیره)
دیکشنری فارسی به عربی
ابحر
-
طبیعت
دیکشنری فارسی به عربی
ابحر , طبيعة , مزاج , ميل
-
ماهیت
دیکشنری فارسی به عربی
ابحر , جوهر , طبيعة , مسالة
-
افرینش
دیکشنری فارسی به عربی
ابحر , خلق , طبيعة
-
ذات
دیکشنری فارسی به عربی
ابحر , جوهر , شخص , طبيعة , مسالة
-
خوی
دیکشنری فارسی به عربی
ابحر , حبوب , دم , طبيعة , عرق
-
گونه
دیکشنری فارسی به عربی
ابحر , جيل , خد , طبيعة , نوع
-
خاصیت
دیکشنری فارسی به عربی
ابحر , طبيعة , مزية , ملکية , مودة
-
گوهر
دیکشنری فارسی به عربی
ابحر , جوهر , جوهرة , حجر کريم , طبيعة
-
نوع
دیکشنری فارسی به عربی
ابحر , اسلوب , اقناع , بدلة , تابع , تشکيلة , جنس , جيل , خلية , رقطة , صنف , طبيعة , قضية , نوع
-
حبان
لغتنامه دهخدا
حبان . [ ح َب ْ با ] (اِخ ) ابن ابحر. ابن عبدالبر او را در عداد کسانی که نام ایشان مردد است میان حبّان و حیّان ، آورده گوید: از صحابه و از مردم کوفه است و در رکاب علی علیه السلام در صفین بوده است . (الاستیعاب ج 1 ص 137).
-
جبلة
لغتنامه دهخدا
جبلة.[ ج َ ب َ ل َ ] (اِخ ) ابن حبان بن ابحر الکوفی . طوسی او را در شمار رجال شیعه آورده است . علی بن الحکیم گوید وی از جعفر الصادق (ع ) و جمیل بن دراج روایت کند و عبداﷲ پسر او از وی روایت کند. (از لسان المیزان ).