کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابتشار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ابتشار
/'ebtešār/
معنی
۱. بشارت یافتن.
۲. خوشحال شدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابتشار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'ebtešār ۱. بشارت یافتن.۲. خوشحال شدن.
-
ابتشار
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص .) بشارت یافتن ، خشنود شدن .
-
ابتشار
لغتنامه دهخدا
ابتشار. [ اِ ت ِ ] (از ع ، مص ) خوشحال شدن . خشنود شدن . || بشارت یافتن : صد کراهت در درون تو چو خارکی بود انده ، نشان ابتشار. مولوی .ای بسا در گور خفته خاک واربه ز صد زنده بنفع و ابتشار.مولوی .