کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابتدا و انتها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابتدا و انتها
فرهنگ گنجواژه
همگی، کل.
-
واژههای مشابه
-
ابتدا کردن
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) شروع کردن ، آغاز کردن .
-
در ابتدا
دیکشنری فارسی به عربی
مبکرا
-
جستوجو در متن
-
سر و دُم
فرهنگ گنجواژه
ابتدا و انتها. سر و دم جنباندن.
-
diamond turnout
دوراهۀ لوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بخشی از مسیر یک خط که دو دوراهۀ متقارن در ابتدا و انتها آن را دوخطه کرده است
-
سرگم
لغتنامه دهخدا
سرگم . [ س َ گ ُ ] (ص مرکب ) بی ابتدا و انتها. (غیاث ) (آنندراج ).
-
بی سر و ته
لغتنامه دهخدا
بی سر و ته . [ س َ رُ ت َ ] (ص مرکب ) (از: بی + سر + و + ته ) بی سر و بن . بی ابتدا و انتها: گفته های بی سر و ته ، خبر بی سر و ته ، دعوی بی سر و ته ، سخنان بی سر و ته ؛ لاطائل و بیهوده . (از یادداشت مؤلف ).
-
انتها
لغتنامه دهخدا
انتها. [ اِ ت ِ ] (ع اِمص ) اتمام و ختم . || (اِ) پایان و انجام و آخر. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ). حد و حدود و عاقبت و غایت و نهایت و منتها. (ناظم الاطباء). کرانه .فرجام . بن . سرانجام . کنه . مقابل ابتدا : نه طولست او را نه عرض و نه عمق ن...
-
ختم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] xatm ۱. مجلس سوگواری و یادبودی که پس از مردن کسی برای او برپا میکنند.۲. پایان؛ انجام؛ آخر.۳. (اسم مصدر) به پایان رسیدن؛ پایان یافتن؛ تمام شدن.۴. [مجاز] قرآن یا دعایی که تمامی آن در یک مجلس خوانده میشود.۵. (صفت) بسیار زرنگ و حقهباز: خ...
-
جلال ماوراءالنهری
لغتنامه دهخدا
جلال ماوراءالنهری . [ ج َ ل ِ وَ ءُن ْ ن َ ] (اِخ ) (حکیم ...) از شاعران است . سوزنی او را هجو کرده و او نیز شعرهای هجو بسیار داشت ولی سرانجام جمله ٔ اهاجی و هزلیات خود بشست و قصیده ای چند جد گفت این دو شعر از قصیده ای از قصاید وی انتخاب میشود:پاکست ...
-
ابتداء
لغتنامه دهخدا
ابتداء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ، اِ) ابتدا. آغاز. آغاز کار. اول . برداشت . درآمد. بدو. بدء. بدایت . فاتحه . شروع . سر. مبداء. منشاء. مقابل انتها: آن فاضل که تاریخ امیر عادل سبکتکین را... برانداز ابتدای کودکی ... من نیز تا آخر عمرش نبشتم . (تاریخ بیهقی ). م...
-
منطبق
لغتنامه دهخدا
منطبق . [ م ُ طَ ب ِ ] (ع ص ) برهم نهاده . (غیاث ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). به روی هم نهاده . (ناظم الاطباء). || برابر و موافق آینده . (آنندراج ) (غیاث ) (از منتهی الارب ). برابرشده و موافق آینده . (ناظم الاطباء) : چون تمامت بر این قضیت متفق گشت...
-
دوسر
لغتنامه دهخدا
دوسر. [ دُ س َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) هر چیز که دارای دو سر باشد. (ناظم الاطباء). که دو رأس داشته باشد. ذوالرأسین . (یادداشت مؤلف ).- دوسر دهلیز ؛ چهارعنصر. (ناظم الاطباء) (از برهان ).- || حواس پنجگانه . (ناظم الاطباء) (از برهان ).- دوسر قندیل ؛ ک...