کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ائتکال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ائتکال
برابر فارسی
برانگیختن، تابناکی، خشمیدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ائتکال
فرهنگ واژههای سره
برانگیختن، تابناکی، خشمیدن
-
ائتکال
لغتنامه دهخدا
ائتکال . [ اِءْ ت ِ ] (ع مص ) رجوع به ایتکال شود.
-
جستوجو در متن
-
ایتکال
لغتنامه دهخدا
ایتکال . [ ت ِ ] (ع مص ) ائتکال . ایتکال عضو؛ خوردن بعضی مر بعضی را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || خشم گرفتن و برانگیخته شدن و برافروختن از خشم . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ).
-
مؤتکل
لغتنامه دهخدا
مؤتکل . [ م ُءْ ت َ ک ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ائتکال . (از منتهی الارب ، ماده ٔ اک ل ). عضوی که خورد بعضی از آن بعض دیگر را. (منتهی الارب ). عضو خورنده بعض آن مر بعض دیگر را. (آنندراج ). خورده شده . || خشم گیرنده . خشمگین شده . (ناظم الاطباء).خشم گر...