کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ائتلاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ائتلاف
/'e'telāf/
معنی
۱. (سیاسی) به هم پیوستن دو یا چند گروه یا سازمان برای رسیدن به اهداف خاص.
۲. [قدیمی] با هم الفت داشتن.
۳. [قدیمی] الفت یافتن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اتحاد، اتفاق، پیوستگی، موافقت، همبستگی ≠ اختلاف، پراکندگی
برابر فارسی
همایه
فعل
بن گذشته: ائتلاف کرد
بن حال: ائتلاف کن
دیکشنری
alliance, coalition, combination, combine, fusion
-
جستوجوی دقیق
-
ائتلاف
واژگان مترادف و متضاد
اتحاد، اتفاق، پیوستگی، موافقت، همبستگی ≠ اختلاف، پراکندگی
-
ائتلاف
فرهنگ واژههای سره
همایه
-
ائتلاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'e'telāf ۱. (سیاسی) به هم پیوستن دو یا چند گروه یا سازمان برای رسیدن به اهداف خاص.۲. [قدیمی] با هم الفت داشتن.۳. [قدیمی] الفت یافتن.
-
ائتلاف
لغتنامه دهخدا
ائتلاف . [ اِءْ ت ِ ] (ع مص ) رجوع به ایتلاف شود.
-
coalition
ائتلاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] همکاری کنشگران سیاسی رقیب در مقابل حریف مشترک
-
ائتلاف
واژهنامه آزاد
به هم پیوستن
-
واژههای مشابه
-
coalition theory
نظریۀ ائتلاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظریهای که بنا بر شیوههای ریاضیگونه پیشبینی میکند که از ائتلافهای ممکن کدامیک تحقق مییابد
-
جستوجو در متن
-
coalitions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ائتلاف ها، ائتلاف، پیوستگی، اتحاد موقتی
-
coalitional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ائتلاف
-
egophony
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ائتلاف
-
coalitionist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ائتلاف
-
coalition parties
احزاب ائتلافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] احزابی که در ائتلاف سیاسی شرکت دارند
-
coalescing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلفیق، یکی شدن، ائتلاف کردن، بهم امیختن