کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
إِنَّهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ولو انه
دیکشنری عربی به فارسی
اگرچه , ولواينکه
-
انه شو
واژهنامه آزاد
اَ نَه شو=وسیله تور بافی دستی
-
جستوجو در متن
-
بمرحله نهایی رساندن
دیکشنری فارسی به عربی
انه
-
ولواینکه
دیکشنری فارسی به عربی
ولو انه
-
بپایان رساندن
دیکشنری فارسی به عربی
استنتج , انه
-
اگرچه
دیکشنری فارسی به عربی
ولو ان , ولو انه
-
آند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: anode] (شیمی، فیزیک) 'ānod قطب مثبت باتری الکتریکی و مانند آنه؛ جریان برق.
-
کعبیة
لغتنامه دهخدا
کعبیة. [ ک َ بی ی َ ] (اِخ ) نام یکی از فرق هفتگانه ٔ معتزله است که اصحاب ابوالقاسم بن محمد کعبی اند. این گروه گفته اند که افعال حق تعالی بغیر ارادت اوواقع میگردد و هر وقت که گویند «انه تعالی مرید لافعاله » منظور آن است که «انه خالق لافعاله » و چون گ...
-
خبنات
لغتنامه دهخدا
خبنات . [ خ ُ ب ُ / خ َ ب َ ] (ع اِ) غدر. || دروغ . || اصلاح کاری در یک بار و فساد آن در بار دیگر. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): یقال انه لذوخبنات . در اقرب الموارد آمده است که «خنبات » نیز بدین معنی است یعنی انه لذو خنبات بجای انه لذو خبنات مستع...
-
محجی
لغتنامه دهخدا
محجی .[ م ُ ] (ع ص ) بخیل . یقال انه لمحج . (منتهی الارب ).
-
دریانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: doryāne) (دُری = مانند دُر ، درخشان ، روشن + انه (پسوند نسبت)) ، منسوب به دُر و دُری ؛ دُروار ؛ (به مجاز) روشن و درخشان .
-
رازانه
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāzāne) (راز = نهانی ، سِر ، رمز + انه (پسوند نسبت)) ، به معنی منسوب به راز و منتسب به راز ، پوشیده و رازآلود .
-
صمیمانه
لغتنامه دهخدا
صمیمانه . [ص َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) (از: صمیم + انه ، پسوند اتصاف ) از روی صمیمیت . از روی دوستی . خالصانه .
-
جیبة
لغتنامه دهخدا
جیبة. [ ب َ ] (ع اِ) جواب . پاسخ . (منتهی الارب ): انه لحسن الجیبة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
دردانه
لغتنامه دهخدا
دردانه . [ دُ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) (از: درد + انه ) شبیه به دُرد. منسوب به درد. (ناظم الاطباء). چون درد.