کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أُکُلُهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اکلة
لغتنامه دهخدا
اکلة. [ اِ ل َ ] (ع مص ) اکله . خارش کردن . (ناظم الاطباء).
-
اکلة
لغتنامه دهخدا
اکلة. [ اُ ک َ ل َ ] (ع ص ) اکله . بسیارخورنده . مذکر و مؤنث در وی یکسان است . گویند: رجل اکلة و امراءة اکلة. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از متن اللغة).
-
اکلة
لغتنامه دهخدا
اکلة. [ اُ ل َ ] (ع اِ) لقمه . (منتهی الارب ) (دهار) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). تکه . (یادداشت مؤلف ). سپیچی (در تداول مردم قزوین ). یک لقمه . (مؤید الفضلاء) (آنندراج ). || قرصه . گویند: اکلت اکلة واحدة؛ ای لقمة او قرصة. (منته...
-
أَکَلَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
اورا خورد
-
اکله
دیکشنری فارسی به عربی
قرحة
-
آکِلِه
لهجه و گویش تهرانی
خوره/ نوعی توهین،دختر هرزه .
-
آکله
واژهنامه آزاد
زن بی وقار کولی صفت.
-
آکله گرفته
لهجه و گویش تهرانی
فحش
-
درد و آکله
لهجه و گویش تهرانی
بیماری سخت و لاعلاج :()بگیری
-
کوفت و آکله
فرهنگ گنجواژه
بیماری سخت واگیردار.
-
درد و آکله
فرهنگ گنجواژه
بیماری سخت.()بگیری!
-
واژههای همآوا
-
آکله
واژگان مترادف و متضاد
۱. ابرص، جذام، خوره ۲. خورنده
-
آکله
فرهنگ واژههای سره
خوره، زن پرخور
-
عکله
لغتنامه دهخدا
عکله . [ ع َ ل َ ] (اِ) لغتی است که آن را به فارسی ششبندان و به عربی کرمةالاسود و به شیرازی سیاه دارو و به یونانی فاشرستین خوانند. و آن نوعی از لبلاب است . (برهان ).
-
آکله
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: آکلَة] (پزشکی) 'ākele جذام