کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَلْقَوْاْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
أَلْقَوْاْ
فرهنگ واژگان قرآن
انداختند
-
واژههای مشابه
-
أُلْقُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
انداخته شوند
-
أَلْقُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
بيندازيد
-
أَلْقَوُاْ ﭐلسَّلَمَ
فرهنگ واژگان قرآن
از در تسليم درآيند
-
واژههای همآوا
-
أُلْقُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
انداخته شوند
-
أَلْقُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
بيندازيد
-
جستوجو در متن
-
مُّلْقُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
افكننده ها - اندازنده ها (عبارت "أَلْقُواْ مَا أَنتُم مُّلْقُونَ " يعني هرچه قصد افكندنش را داريد بيفكنيد)
-
متیاس
لغتنامه دهخدا
متیاس . [ م َت ْ تیا ] (اِخ ) متی : ثم القوا قرعتهم فوقعت القرعة علی متیاس . (ترجمه ٔ عربی کتاب مقدس ، اعمال رسولان فصل اول آیه ٔ 26). و رجوع به متی (یکی از شاگردان مسیح ) شود.
-
ملقی
لغتنامه دهخدا
ملقی . [ م ُ ] (ع ص ) اندازنده و افکننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) : فلما جاء السحرة قال لهم موسی القوا ما انتم ملقون . (قرآن 80/10). قالوا یا موسی اما ان تلقی و اما ان نکون نحن الملقین . (قرآن 115/7).
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن غسان . محدث است . و از ابن عمران جونی روایت دارد. صاحب لسان المیزان گوید مجهول است و سپس آرد که عقیلی او را بصری گفته و از طریق او روایت کرده اند که از ابو عمران ، و او از انس ، روایت کرده است که «یجاء یوم القیامة بصحف مختومة...
-
جفن
لغتنامه دهخدا
جفن . [ ج َ ] (ع اِ)پلک چشم . (دهار). نیام چشم . (دستور اللغه ٔ نطنزی ). پلک چشم از زیر و روی . پوشش چشم از زیر و روی . (از اقرب الموارد). پوست گرداگرد چشم . رجوع به پلک شود.- قطع الجفن ؛ تشمیر. بریدن قسمتی از پلک بالایی وقتی مژه های آن زیاد باشد. (...
-
امر
لغتنامه دهخدا
امر. [ اَ ] (ع اِ) فرمان . (منتهی الارب ) (کشاف اصطلاحات الفنون ) (مهذب الاسماء) (ترجمان علامه ترتیب عادل ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مؤید الفضلاء). حکم . (غیاث اللغات ) (فرهنگ فارسی معین ). فرمایش . (فرهنگ فارسی معین ). ج ، اوامر. (ناظم الاطباء) (...