کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَعْلَامِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اعلام نرخ در آغاز برخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← اعلام نرخ در آغاز تماس
-
charging information at call set-up time
اعلام نرخ در آغاز تماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که اطلاعات مربوط به نرخ ارتباط را در هنگام برقراری تماس در اختیار مشترک قرار دهد متـ . اعلام نرخ در آغاز برخوانی
-
اعلام هزینه در آغاز برخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← اعلام هزینه در آغاز مکالمه
-
charging information at call set-up time
اعلام هزینه در آغاز مکالمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که اطلاعات مربوط به نرخ ارتباط را در ابتدای برقراری برخوانی در اختیار مشترک قرار دهد متـ . اعلام هزینه در آغاز برخوانی
-
اعلام هزینه در پایان برخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← اعلام هزینه در پایان تماس
-
charging information at the end of the call
اعلام هزینه در پایان تماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که اطلاعات مربوط به هزینۀ تماس را در پایان تماس در اختیار مشترک قرار دهد متـ . اعلام هزینه در پایان برخوانی
-
مراتب نگرانی خودرا اعلام کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أبدي قَلَقاً
-
جلسه را خاتمه یافته اعلام کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِخْتَتَم الإجتماعَ
-
مراتب اعتراض خود را نسبت به … اعلام کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتَجَّ بِشَأْنِ
-
واژههای همآوا
-
اعلام
واژگان مترادف و متضاد
آگاهانیدن، اخبار، اظهار، خاطرنشان، خبردادن، مخابره، مطلع ساختن
-
اعلام
فرهنگ واژههای سره
بازنمود، ناموران، ویژه نام ها
-
اعلام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ عَلَم] 'a'lām = عَلَم
-
اعلام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'e'lām آگاه ساختن؛ آگاهی دادن؛ خبر دادن.
-
اعلام
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] جِ عَلَم . 1 - نشانه ها. 2 - بیرق ها.
-
اعلام
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .)آگاه کردن ، هشدار دادن . 2 - (اِمص .) آگاهی .