کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَشْرَارِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
أَشْرَارِ
فرهنگ واژگان قرآن
اشرار
-
واژههای مشابه
-
اشرار
فرهنگ واژههای سره
آشوبگران
-
اشرار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمعِ شَریر] 'ašrār = شَریر
-
اشرار
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ شریر؛ بدکاران .
-
اشرار
لغتنامه دهخدا
اشرار. [ اَ ] (ع ص ،اِ) ج ِ شَریر. (دهار) (آنندراج ). بدان : پس ره راستان و نیکان روکه جهان پر خسان و اشرار است . ناصرخسرو.تو ملتفت مشو به عدو زآنکه خود فلک تدبیر دفع فتنه ٔ اشرار میکند.سلمان ساوجی .
-
اشرار
لغتنامه دهخدا
اشرار. [ اِ ] (ع مص )به بدی منسوب کردن کسی را. (منتهی الارب ). نسبت کردن با شر. (تاج المصادر بیهقی ). نسبت کردن کسی را به شر. || پیدا کردن . (منتهی الارب ). آشکارا کردن . (تاج المصادر بیهقی ): و حتی اُشِرَّت بالاکُف ّ المصاحف ؛ ای نُشرت و اُظهرت . (ا...
-
واژههای همآوا
-
اشرار
فرهنگ واژههای سره
آشوبگران
-
اشرار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمعِ شَریر] 'ašrār = شَریر
-
اشرار
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ شریر؛ بدکاران .
-
اشرار
لغتنامه دهخدا
اشرار. [ اَ ] (ع ص ،اِ) ج ِ شَریر. (دهار) (آنندراج ). بدان : پس ره راستان و نیکان روکه جهان پر خسان و اشرار است . ناصرخسرو.تو ملتفت مشو به عدو زآنکه خود فلک تدبیر دفع فتنه ٔ اشرار میکند.سلمان ساوجی .
-
اشرار
لغتنامه دهخدا
اشرار. [ اِ ] (ع مص )به بدی منسوب کردن کسی را. (منتهی الارب ). نسبت کردن با شر. (تاج المصادر بیهقی ). نسبت کردن کسی را به شر. || پیدا کردن . (منتهی الارب ). آشکارا کردن . (تاج المصادر بیهقی ): و حتی اُشِرَّت بالاکُف ّ المصاحف ؛ ای نُشرت و اُظهرت . (ا...
-
جستوجو در متن
-
شریر
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ ع . ] (ص .) بدکار. ج . اشرار.