کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَرَأَيْتَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
أَرَأَيْتَ
فرهنگ واژگان قرآن
آيا ديدي(خبر داري)-خبرم بده
-
جستوجو در متن
-
arity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آرایت
-
طرب آرا
لغتنامه دهخدا
طرب آرا. [ طَ رَ ] (نف مرکب ) آراینده ٔ انجمن . ایجاد سرور و خوشحالی کننده : با طرب دارم و مرد طرب آرایت با سماع خوش و با بربط و با نایت .منوچهری .
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعد. محدث است ، بقول ابن حجر گروهی به اشتباه او را صحابی دانند و از او این حدیث نقل کنند: یا رسول اﷲ ارایت دواء نتداوی به ... رجوع به کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 2 ص 71 شود.
-
رضی
لغتنامه دهخدا
رضی . [ رَ ] (اِخ ) رضی لاهیجی . آقا رضا فرزند جمال الدین احمد، از گویندگان قرن یازدهم هجری قمری و از مشاهیر لاهیجان بود. مردی وارسته و مدبر بود و کسی را از خود نرنجانید و مدتی از شهر خود بیرون آمد و روزگار چنانکه رسم اوست با وی سر ناسازگاری داشت گاه...
-
صخرة موسی
لغتنامه دهخدا
صخرة موسی . [ ص َ رَ ت ُ سا ] (اِخ ) نام آن در قرآن عزیز آمده است و در بلد شروان قرب دربند است . (معجم البلدان ذیل همین کلمه ). ودر ذیل کلمه ٔ شروان آرد: گویند به قرب آن صخره ٔ موسی علیه السلام است که ماهی را در آنجا فراموش کرد، فی قوله تعالی : قال ا...
-
مقل
لغتنامه دهخدا
مقل . [ م َ ](ع مص ) به کسی نگریستن . (تاج المصادر بیهقی ). بنگریستن . (المصادر زوزنی ). نگریستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نگریستن به چیزی . (غیاث ) (از اقرب الموارد). || به آب فروبردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی ...
-
ملک آرای
لغتنامه دهخدا
ملک آرای . [ م ُ ] (نف مرکب ) ملک آرا. کسی که آرایش می کند و مرتب می کند مملکت را. (ناظم الاطباء). که موجب نظم و رونق مملکت است : به شمشیر از جهان برداشت نام خسروان یکسرنماند از بیم آن شمشیرملک آرای گیتی بان . فرخی .همه ترکستان بگرفت و به خانه بنشست ...
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ] (اِخ ) ابن صفوان بن عبداﷲبن عمروبن الاهتم ، مکنی به ابوصفوان التمیمی المنقری . وی یکی از فصیحان عرب و خطباء ایشان است . او راوی اخبار و از همنشینان هشام بن عبدالملک و خالد قسری بوده است . شبیب بن شبیة از خالدبن صفوان حکایت میکند که گفت :...
-
بربط
لغتنامه دهخدا
بربط. [ ب َ ب َ ] (معرب ، اِ) معرب بربت بمعنی سینه بط زیرا که ساز بربط شبیه است به سینه ٔ بط. (غیاث اللغات ). کلمه ٔ فارسی است معرب مرکب از بر بمعنی سینه و بت بط مرغابی چه هیأت آن بسینه ٔ مرغابی و گردن آن ماند. (مفاتیح العلوم خوارزمی ). و آن مرکب از...
-
تسلیم
لغتنامه دهخدا
تسلیم . [ت َ ] (ع مص ) سلام کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی )(ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). سلام دادن . (دهار). سلام و تحیت و تکریم . (ناظم ا...
-
نای
لغتنامه دهخدا
نای . (اِ) نیی باشد که مطربان نوازند و به عربی مزمار خوانند. (برهان قاطع). چوبی میان تهی که آن را می نوازند. (آنندراج ). نی که آن را نوازند. (غیاث اللغات ). نی نوازندگی . (فرهنگ نظام ). نی باشد که می نوازند. (انجمن آرا). نی باشد که مطربان نوازند. (نا...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن حماد الجوهری مکنی به ابونصر الفارابی . یاقوت گوید: وی خواهرزاده ٔ ابواسحاق فارابی صاحب دیوان ادب است . جوهری درذکاء و زیرکی و علم از اعاجیب زمان بود. اصل او از فاراب از بلاد ترک و امام در لغت و ادب است و خط او در جودت چنان...
-
رای
لغتنامه دهخدا
رای . (اِ) رأی . (ناظم الاطباء). فکر. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (بهار عجم ) (ارمغان آصفی ) (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2ورق 16) (مجموعه ٔ مترادفات ).اندیشه . (آنندراج ) (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء) (ارمغان آصفی ) (بهار عجم ) (مجموعه ٔ مترادفات ). در ...