کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَجْرُهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
أَجْرُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
پاداشش(آن مرد)
-
واژههای مشابه
-
أَجِرْهُ
فرهنگ واژگان قرآن
پناهش بده
-
آجره
لغتنامه دهخدا
آجره . [ ج ُرْ رَ ] (معرب ، اِ) خشت پخته و جمع آن را به عربی آجر گویند.
-
اجرة
لغتنامه دهخدا
اجرة. [ اَ ج ِرْ رَ ] (ع اِ) ج ِ جَریر.
-
اجرة
لغتنامه دهخدا
اجرة. [ اُ رَ ] (ع اِ) اُجْرَت . رجوع به اُجرت شود.
-
اجرة
دیکشنری عربی به فارسی
بار , هزينه , مطالبه هزينه , لنگراندازي , لنگرگاه , کرايه , کرايه مسافر , مسافر کرايه اي , خوراک , گذراندن , گذران کردن
-
أجرة
دیکشنری عربی به فارسی
دسترنج , حق الزّحمه , مزد , حقوق
-
اجره خوار
لغتنامه دهخدا
اجره خوار. [ اِ رَ/رِ خوا/خا ] (نف مرکب ) اِجری خوار. راتبه خوار : نه اجره خوار فروغم نه مرد منّت خضرتوجّهی که درین راه بی چراغ روم .سنجر کاشی .
-
اجرة البريد
دیکشنری عربی به فارسی
حمل بوسيله پست , ارسال پست , مخارج پستي , حق پستي , تمبر پستي
-
أُجرَة أساسية
دیکشنری عربی به فارسی
حقوق پايه
-
أُجرَة صافية
دیکشنری عربی به فارسی
دستمزد خالص , حقوق خالص
-
أُجْرَة محامٍ (المُحاماة)
دیکشنری عربی به فارسی
حق الوکاله
-
واژههای همآوا
-
أَجِرْهُ
فرهنگ واژگان قرآن
پناهش بده