کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَبَداً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن حنبل الشیبانی البغدادی حافظ حدیث و از مردم بغداد بود. از کتابهای او است : الزوائد علی کتاب الزهدلابیه . زوائد المسند.وی به سال 290 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن قدامة المقدسی ثم الدمشقی الحنبلی ، مکنی به ابومحمد و ملقب به موفق الدین و معروف به ابن قدامه . رجوع به ابن قدامه موفق الدین و نیز به الاعلام زرکلی شود.
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن محمود النسفی . وی فقیه و مفسری حنفی مذهب و از مردم ایذج (از حوالی اصفهان ) بود. از تألیفات اوست : المدارک در تفسیر قرآن . کنز الدقائق در اصول فقه . المنار در اصول . الوافی درفروع . الکافی فی شرح الوافی . الم...
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن محمودالکعبی ، مکنی به ابوالقاسم و معروف به کعبی وی از بنی کعب و از ائمه ٔ معتزله است و رئیس طائفه ٔ کعبیه بود. او راست : آراء و مقالاتی در کلام . اصل او از بلخ است و به سال 317 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام ز...
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن موسی بن زیاد العسکری الاهوازی الجوالیقی معروف به عبیدان . از علماء حدیث است .از تألیفات اوست : الفوائد. وی به سال 216 هَ . ق . متولد و در 306 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن ادریس الاودی الکوفی . وی از اعلام حفاظ حدیث و مردی فاضل و عابد بود و در آنچه روایت کند حجت است . رشید خواست وی را قضاوت دهد نپذیرفت و صله ٔ او را رد کرد. مذهب او در فتوی ، مذهب مردم مدینه است . وی به سال 120 هَ . ق ...
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن ارقم بن عبد یغوث القرشی الزهری . صحابی و از کتاب و خال پیغمبر (ص ) است . در فتح مکه اسلام آورد و رسول (ص ) و ابوبکر و عمر وی را به کتابت گماردند سپس در باقی خلافت عمر و دو سال از خلافت عثمان متصدی بیت المال بود و اس...
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن الشریف محمدبن علی الحسینی العلوی معروف به مولی عبداﷲ. از ملوک دولت اشراف علویین مراکش بود. بعد از مرگ برادرش احمد به سال 1141 هَ . ق . باوی بیعت کردند. وی مردی جبار و با قساوت نفس بود. مردم مغرب چهار بار ...
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن اسید الجهنی . از اشراف کوفه بود. در جنگ با حسین بن علی شرکت جست . مختار ثقفی وی را به سال 66 هَ . ق . بکشت . (از الاعلام زرکلی ).
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن ایوب المنصوربن یوسف المظفر. از بنی رسول است . وی چندی با الملک المجاهد به ستیزه برخاست و سرانجام مغلوب و زندانی شد و به سال 734 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن بدیل بن ورقاء الخزاعی . صحابی است و سیادت خزاعه را یافت . در یوم الفتح اسلام آورد و در جنگ صفین و طائف و تبوک شرکت کرد. در صفین با علی (ع ) بود و در این جنگ به سال 37 هَ . ق . به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی ).
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن بری بن عبدالجبار المقدسی الاصل المصری ، مکنی به ابومحمد و معروف به ابن بری . رجوع به ابن بری و ابومحمد عبداﷲ و رجوع به الاعلام زرکلی و روضات الجنات ص 452 شود.
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن بریدةبن الحصیب الاسلمی ، مکنی به ابوسهل . تولد او به سال 14 هَ . ق . است . وی قاضی و از رجال حدیث است . اصل وی از کوفه بود و در بصره سکونت جست . قضاوت مرو یافت و به سال 115 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن بسر المازنی از بنی مازن بن منصور. وی صحابی و از کسانی است که به هر دو قبله نماز گزارد. او آخرین صحابی است که به سال 88 هَ . ق . به شام درگذشت . در صحیحین 50 حدیث از او روایت شده است . (از الاعلام زرکلی ).
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن بسطام الازدی . وی همراه جنید در نبرد با ترک در نزدیکی سمرقند شرکت کرد و در آن نبرد به سال 112 هَ . ق . به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی ).