کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أدْمَجَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
أدْمَجَ
معنی
گنجاند , جزو چيزي کرد , ضميمه کرد , ملحق کرد , درهم آميخت , تلفيق نمود
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
أدْمَجَ
دیکشنری عربی به فارسی
گنجاند , جزو چيزي کرد , ضميمه کرد , ملحق کرد , درهم آميخت , تلفيق نمود
-
واژههای مشابه
-
ادمج
دیکشنری عربی به فارسی
اميختن , توام کردن (ملقمه فلزات با جيوه) , افزودن , زياد کردن , علا وه کردن , زياد شدن , تقويت کردن , يکي کردن , ممزوج کردن , ترکيب کردن , فرورفتن , مستهلک شدن , غرق شدن
-
جستوجو در متن
-
توام کردن (ملقمه فلزات با جیوه)
دیکشنری فارسی به عربی
ادمج
-
علا وه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ادمج
-
ممزوج کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ادمج
-
مستهلک شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ادمج
-
گنجاند
دیکشنری فارسی به عربی
أدْمَجَ
-
جزو چیزی کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أدْمَجَ
-
ضمیمه کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أدْمَجَ
-
ملحق کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أدْمَجَ
-
درهم آمیخت
دیکشنری فارسی به عربی
أدْمَجَ
-
تلفیق نمود
دیکشنری فارسی به عربی
أدْمَجَ
-
غرق شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ادمج , اغرق