کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آینه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
mirror 1
آینه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] وبگاهی که نسخهبدل یک وبگاه دیگر است و برای کاهش شلوغی شبکه یا سهولت دسترسی به وبگاه اصلی به کار میرود
-
جستوجو در متن
-
زلزله
لغتنامه دهخدا
زلزله . [ زَ زَ / زِ زِ ل َ / ل ِ ] (از ع ، اِ) رجفه . لرز. لرزه . لرزش . جنبش سخت و حرکت شدید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). جنبش زمین و زمین لرزه که بومهن و بومهین نیز گویند. (ناظم الاطباء). بومهن . بومهین . (صحاح الفرس ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). لغز...
-
mirror
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آینه، اینه، ایینه، در اینه منعکس ساختن، بازتاب کردن، منعکس کردن
-
mirrors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آینه، اینه، ایینه، در اینه منعکس ساختن، بازتاب کردن، منعکس کردن
-
مرآت
فرهنگ نامها
(تلفظ: mer’āt) (عربی) (در قدیم) آینه ، ← آینه و آئینه.
-
ayelp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آینه
-
mirrorlike
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آینه ای
-
آیینه
واژهنامه آزاد
آینه
-
ژامک
واژهنامه آزاد
آینه.
-
مرآت
واژهنامه آزاد
آینه
-
specular
فرهنگ لغات علمی
آینه ای
-
مرآت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مرآة، جمع: مرایا] [قدیمی] mer'āt آینه.
-
قدنما
لغتنامه دهخدا
قدنما. [ ق َ ن َ / ن ُ / ن ِ ] (نف مرکب ) آنچه بالا را بنمایاند. آنچه قد از آن دیده شود.- آینه ٔ قدنما ؛ آینه ای که تمام اندام در آن دیده شود. آینه ٔقدّی .
-
آیینه نیام
لغتنامه دهخدا
آیینه نیام . [ ن َ ] (اِ مرکب ) آینه دان . قاب آینه .