کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آیندهپژوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
futurist 2, foresight practitioner
آیندهپژوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] کسی که در حوزههای مرتبط با آیندهپژوهی فعالیت میکند متـ . آیندهاندیش futures thinker
-
واژههای مشابه
-
پژوه
فرهنگ فارسی معین
(پِ) (اِمص .) 1 - بازجُستن ، جست و جو کردن . 2 - مؤاخذه ، بازخواست . 3 - در ترکیب با واژه های دیگر معنای پژوهنده می دهد مانند: دانش پژوه .
-
پژوه
لغتنامه دهخدا
پژوه . [ ] (اِخ ) صاحب ریاض الشعراء آنرا نام دهی از مضافات اصفهان دانسته و نام دیگر آن بقول مؤلف مذکور شقر است (؟). (تعلیقات لباب الالباب ج 1 ص 359).
-
پژوه
لغتنامه دهخدا
پژوه . [ پ ِ / پ َ ] (اِمص ) بازجستن بود. (لغت نامه ٔ اسدی ). تفحص . تجسس . || پرسش . بازخواست . || (نف ) جوینده . طالب . خواهنده . تفحّص کننده . و به این معنی چون مزید مؤخر استعمال شود: افسون پژوه . دین پژوه . کین پژوه . گیتی پژوه . دانش پژوه . نهف...
-
پژوه
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ پژوهیدن) pažuh ۱. = پژوهیدن۲. پژوهنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دانشپژوه، دینپژوه.
-
آینده
واژگان مترادف و متضاد
۱. آتی، آتیه، آجل، بعدی، مستقبل ۲. واردشونده ≠ گذشته، ۳. رونده
-
آینده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) 'āyande ۱. زمان بعد از حال.۲. (اسم) (ادبی) در دستور زبان، فعلی که بر زمانِ پس از حال دلالت دارد.۳. کسی که از جایی بیاید.۳. آنچه بعد بیاید.
-
آینده
فرهنگ فارسی معین
(یَ دِ) (اِفا.) 1 - کسی یا چیزی که می آید.2 - داخل شونده . 3 - زمان پس از حال .
-
آینده
لغتنامه دهخدا
آینده . [ ی َ دَ / دِ ] (نف ، اِ) آنکه آید : زآنکه عشق مردگان پاینده نیست چونکه مرده سوی ما آینده نیست . مولوی . || وارد. || مستقبل . مستقبله . قادم . قادمه . آتی . آتیه . زمان پس از حال . وقتی که نیامده است : آینده نیامده ست و بگذشته گذشت .- آینده و...
-
اینده
دیکشنری فارسی به عربی
قادم , مستقبل , مقبل , نحو
-
کین پژوه
لغتنامه دهخدا
کین پژوه . [ پ َ ](نف مرکب ) کینه جو. انتقامجو. کینه خواه : سرانجام پیران بیامد ز کوه مرا برد نزدیک آن کین پژوه .فردوسی .
-
گیتی پژوه
لغتنامه دهخدا
گیتی پژوه . [ پ ِ / پ َ ] (نف مرکب ) مرکب از: گیتی + پژوه ، پسوند فاعلی . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). دنیاطلب و طالب دنیا باشد چه گیتی به معنی دنیا و پژوه ، طالب و خواهان و جویان باشد. (آنندراج ) (برهان قاطع) (بهار عجم ) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 314). دنیا...
-
نهفته پژوه
لغتنامه دهخدا
نهفته پژوه . [ ن ُ / ن ِ /ن َ هَُ ت َ / ت ِ پ ِ / پ َ ] (نف مرکب ) مفتش . متجسس . جاسوس خفیه . پلیس مخفی . (یادداشت مؤلف ) : یکی جادویی بود نامش ستوه گزارنده راه و نهفته پژوه .دقیقی (شاهنامه ، بیت 10300).
-
گیتی پژوه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitipažuh پژوهندۀ گیتی؛ جهانجو؛ دنیاطلب.