کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عیس
لغتنامه دهخدا
عیس . (اِخ ) (دسکره ٔ...) از طسوج جبل است ، در ناحیه ٔ قم . (از تاریخ قم ص 118).
-
عیس
لغتنامه دهخدا
عیس . (ع اِ) شتران سپید سرخ موی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). شتران سپیدرنگ ، که با سپیدی آنها رنگ بور یا تیرگی ناآشکاری مخلوط باشد. و گویند که آن از انواع نیکوی شتر است . (از اقرب الموارد). یکی نر آن أعیس و یکی ماده ٔ آن عَیساء است...
-
عیس
لغتنامه دهخدا
عیس . [ ع َ ] (ع اِ) آب گشن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ماءالفحل ، و آن کشنده است زیرا خطرناک ترین سم است . (از تاج العروس ).
-
عیس
لغتنامه دهخدا
عیس . [ ع َ ] (ع مص ) گشنی کردن ِ گشن ماده شتر را. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
-
عیس
لغتنامه دهخدا
عیس . [ ع َ ی َ ] (ع اِ) رنگ عیس . (از اقرب الموارد). عیسة. رجوع به عیس [ عی ] و عیسة شود.
-
عیث
فرهنگ فارسی معین
(عَ یا عِ) [ ع . ] (اِمص .) 1 - تباهی . 2 - زیان .
-
ایس
لغتنامه دهخدا
ایس . [ اَ ] (ع مص ) ناامید شدن . (منتهی الارب ). نومید شدن و آن مقلوب یأس است . (آنندراج ). ناامید و مأیوس شدن . (ناظم الاطباء). || نرم گردیدن . (از منتهی الارب ). || (اِ) بودن و وجود، خلاف لیس . (آنندراج ). وجود. مقابل لیس ؛ عدم . (فرهنگ فارسی مع...
-
عیث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'ays ۱. فاسد کردن؛ تباه کردن.۲. زیانکاری.
-
جستوجو در متن
-
بستنی
دیکشنری فارسی به عربی
آيس کريم
-
Charles Edward Ives
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چارلز ادوارد ایس
-
IJssel river
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رودخانه ایس اسل
-
لیس
لغتنامه دهخدا
لیس . [ ل َ س َ ] (ع فعل ) نیست .فعلی است غیرمنصرف نافی حال . خلیل میگوید: این کلمه مرکب از لا و «ایس » باشد. و رجوع به ایس شود. مقابل ایس : لیس فی جبتی سوی اﷲ. لیس فی الدار غیره دیار.
-
اقلط
لغتنامه دهخدا
اقلط. [ اَ ل َ ] (ع ن تف ) نومیدتر. آیس : هذا اقلط منه ؛ ای آیس ؛ یعنی ناامیدتر است از آن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
-
آیسه
لغتنامه دهخدا
آیسه . [ ی ِ س َ ] (ع ص ) تأنیث آیس . زنی که در مدت سال حیض نبیند. (تعریفات جرجانی ). و در اصل ، آئسه .
-
قانط
لغتنامه دهخدا
قانط. [ ن ِ ] (ع ص ) نومید. (ناظم الاطباء). ناامید. نومید. مأیوس . آیس .