کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آیت الکرسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آیت الکرسی
معنی
( ~ُ لْ کُ) [ ع . ] (اِمر.) آیة 255 از سورة بقره که به اعتقاد شیعیان خواندن و توسل به آن موجب حفظ از بلایا می شود.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
آیت الکرسی
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ لْ کُ) [ ع . ] (اِمر.) آیة 255 از سورة بقره که به اعتقاد شیعیان خواندن و توسل به آن موجب حفظ از بلایا می شود.
-
واژههای مشابه
-
ایت
دیکشنری فارسی به عربی
اشارة
-
نصرت آیت
لغتنامه دهخدا
نصرت آیت . [ ن ُ رَ ی َ ] (ص مرکب ) مظفر. ظفرآیت . پیروزی نشان . پیروزمند. نصرت اثر. منصور : ذکر نهضت رایت نصرت آیت . (حبیب السیر ج 2 ص 352).
-
ایت ئیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] 'it'(y)il یازدهمین سال از سالهای دوازدهگانۀ تقویم ترکی؛ سال سگ.
-
آیت اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: آیةالله] 'āyatollāh ۱. نشانه و حجت خدا.۲. عنوان یا لقبی که مسلمانان به مجتهدان و عالمان بزرگ دین میدهند.
-
آیت الله
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ لْ لا) [ ع . ] (اِمر.) نشانه و حجت خدا، ع نوان یا لقبی که مسلمانان به مجتهدان و عالمان بزرگ دین می دهند. ؛ ~العظمی عنوان و لقب مجتهدان شیعه که مرجع تقلید هستند.
-
ده آیت
لغتنامه دهخدا
ده آیت . [ دَه ْ ی َ ] (اِ مرکب ) دایره ٔخرد که در قدیم در قرآنها به هر ده آیت نشانه ای از طلا و غیره می کردند و حالا بر هر آیت می سازند. (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از غیاث ). عشر : مهر او تا زیم ز مصحف دل چون ده آیت نیفکنم به کنار. خاقانی .نه ...
-
ایت ئیل
لغتنامه دهخدا
ایت ئیل . (ترکی ، اِ مرکب ) سال سگ . نام سال یازدهم از دوره ٔ دوازده ساله ٔ ترکان . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای همآوا
-
آیةالکرسی
لغتنامه دهخدا
آیةالکرسی . [ ی َ تُل ْ ک ُ ] (اِخ ) نام آیت 256 از قرآن به سوره ٔ بقره : ز مکر و حیلت تو خفته نیست ایزد پاک بخوان و نیک بیندیش آیةالکرسی . ناصرخسرو.
-
جستوجو در متن
-
دمیدن
لغتنامه دهخدا
دمیدن . [ دَ دَ ] (مص ) دم زدن و نفس کشیدن . (ناظم الاطباء). نفس کشیدن . (برهان ). نفس بیرون دادن . نفس زدن . (یادداشت مؤلف ): فح ، فحفحة؛ دمیدن در خواب .(منتهی الارب ). || نفخ . نفث . پف کردن . فوت کردن . نفس از میان دو لب غنچه کرده بیرون دادن چنان...
-
خط
لغتنامه دهخدا
خط. [ خ َطط ] (ع مص ) گائیدن زن رابجماع خط. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). منه : خط المراءة خطا. (منتهی الارب ). || کم و اندک خوردن . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ).منه : خط فلان ؛ کم و اندک خورد فلان . (منتهی الارب ). || شکافتن گ...