کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آگهی تلویزیونی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
teaser 1
آگهی تلویزیونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] آگهی کوتاه تبلیغاتی که ویژگیهای جذاب کالا یا برنامهای را در تلویزیون به نمایش گذارد
-
واژههای مشابه
-
اگهی
دیکشنری فارسی به عربی
تحذير , زعم , ملاحظة , ملصق
-
placard 2
نقشآگهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] آگهی بزرگی به ابعاد بزرگتر از A3 یا به اندازۀ حدوداً 1×2 یا 2×3 متر که بر سردر سینما نصب و تصویر بازیگران اصلی و نام فیلم و نام دستاندرکاران و بازیگران مهم فیلم بر آن درج شود
-
adware, advertising-supported software
آگهیافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بستهای نرمافزاری که پس از نصب یا در هنگام اجرای برنامه، آگهی تبلیغاتی نمایش میدهد
-
advertised tour
آگهیگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] هر گشتی که جزئیات آن از پیش در دفترک سفرگذارها بهصورت آگهی درج شده باشد
-
advertised hote
آگهیمهمانخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] هر مهمانخانهای که خصوصیات و امکانات آن در دفترک یک شرکت مسافرتی بهتفصیل شرح داده شده است متـ . آگهیهتل
-
affiche (fr.)
آگهینامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] آگهی مکتوب و غالباً مصور که ابعاد آن در حدود 35×50 سانتیمتر باشد
-
billboard 1
آگهینما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] لوح یا سازهای بزرگ در بزرگراهها و خیابانهای پُررفتوآمد ویژۀ نصب آگهی
-
آگهیهتل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← آگهیمهمانخانه
-
prognosis 1
پیشآگهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] پیشبینی سرانجام بیماری براساس شرایط فردی و سیر بیماری
-
پیش آگهی
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (اِمر.) آگهی ای که پیش از زمان پرداخت سند، برای وام دار فرستاده می شود، اخطاریه .
-
پیش آگهی
لغتنامه دهخدا
پیش آگهی . [ گ َ ] (اِ مرکب ) در اصطلاح بانکداری ، اطلاعیه ٔ مختصری که پیش از سررسید پرداخت بدهی مندرج در سندی از طرف طلبکاری یا بانکی برای بدهکار فرستاده شود. || (اصطلاح مالیه ) نامه ای متضمن ارقام درآمد و میزان مالیات یکساله ٔ هر فرد مشمول مالیات ک...
-
پیش آگهی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) piš[']āgahi ۱. (بانکداری) آگهی مختصری که پیش از سر رسیدن موعد پرداخت پول سند برای بدهکار فرستاده میشود.۲. (اقتصاد) نامهای که ادارۀ دارایی برای مُؤَدی مالیات میفرستد و میزان مالیات یکسالۀ او را معین میکند.
-
اگهی گر
دیکشنری فارسی به عربی
وکيل الاعلانات